گفتگوی تابستان با زمستان

https://media.imna.ir/old/images/docs/000151/n00151775-b.jpg
از ویژگیهای فصل تابستان میتوان به تحلیل رفتن مواد رقیق و حبس شدن مواد غلیظ در بدن, همه اخلاط بهویژه خلط صفرا، برانگیخته میشوند و به جوشش در میآیند و تولید صفرا نیز نسبت به دیگر فصول سال، افزایش مییابد, اشاره کرد. همچنین از ویژگیهای دیگر فصل تابستان، گرم و سرخ شدن رنگ پوست است همچنین قوه هاضمه و دستگاه گوارش دچار سستی و ضعف میشوند.
زمستان را نه فقط صائب تبریزی با «مرا مست لقا سر در بیابان جهان دادی/ ندانستی زمستان غیر لغزیدن نمیآید؟» و دهها بیت دیگر و نه تنها فردوسی در «شاهنامه» با بیتهایی چون «زمستان و سرما و باد دمان/ به پیش آیدت یک زمان بیگمان» و نه فقط در روزگاری نزدیکتر سعید دبیری در ترانه «زمستون»، بلکه شاعران، ترانهسرایان و داستاننویسان بسیاری از گذشته تا کنون در آثار خود آوردهاند ولی از آن به نیکی یاد نکرده اند.
اما زمستان همانند روزهای دی، بهمن و اسفندماه که از هر پنجره متفاوت جلوه میکند در ادبیات فارسی نیز جلوههای گوناگونی داشته است. برخی زمستان را با سرمای طاقتفرسا همانند ماه بهمن و دیگران با امید رویش شبیه اواخر اسفند در ادبیات آوردهاند.
زمستان گاه همانند شعر مهدی اخوان ثالث و پروین اعتصامی نشانه و زبان حوادث و رنجهای زمانه است و گاه همچون شعر برخی شاعران سبک خراسانی تنها توصیفی از فصل زمستان است.
در ذیل به گفتگوی تابستان با زمستان با لهجه شیرین گیلکی رامسری می پردازیم:
تاوسّان: ایمروز هم بوشا. روزها به سرعت برق گذرنه ای عمر آدمی هم تمام بونو!
زمسّان: فردا هم روز خدایه، روز از نو روزی از نو.
تاوسّان: دِبار قبل از اسد تاوستان(نیمه مرداد ماه) در ظلّ گرما جشن گلکار مَچّد آدینه برگزار بونوبا، کشتی گیرشان هَنا بان کُشتی گیتِن. جشن با شادی با. کیجه گَل سُرخانی گِل هَردَن مچّد آدینه گلکار کُردن تا اَشان بخت واباشَه.
زمستان: اَلَن خا روز هم مردوم رِه شوبِه(تاریکِه). دِ دل و دماق جشن گیتِنِ ندارِن.
تاوسّان: هَلِه آدم دَره اُشان دل یه جشن رِه لَک بَزه دَاره.
زمسّان: آها ولی اینجور آدما کَم پیدایَن!
تاوسّان بگوته: مردم تاوسّان لباس راحتی داکانِن بیشتر به صحرا و گشت و گذارِن. "اَی زمسّان لَنده به لَنده"!
یعنی: در زمستان مردم لباس جوراجور و کهنه را سر به سر می پوشند تا گرم شوند.
زمسّان بگوته: "اَی بی چادر و بی مَعجر و بی پرده"!
یعنی: در تابستان مردم بدون چادر و بدون روسری و بدون لباس مناسب و لُخت و عریان هستند.
"رامسر شهری آرمیده میان جنگل سبز و دریای آبی است پاسش بداریم و در حفظ آن کوشا باشیم"