رامسر

توجه: "هرگونه برداشت از مطالب این وبلاگ منوط به اجازه نگارنده بوده

و فقط با ذکر نام منبع اصلی امکان پذیر است"

ایره دامانه اُرَه دِریا نیه

رامسر ای سَبز و اُ آبی میان نیَه

https://s34.picofile.com/file/8486156192/%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1_360.jpg

میان کوه و دریا جای داری تو سیمایی بهشت آسای داری!

(علی اصغر یوسفی نیا)

https://s34.picofile.com/file/8486957226/1009747101_115727813.jpg

https:/s33.picofile.com/file/8484672418/%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87_%D8%AF%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D9%87%D8%A7%DB%8C_1%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1.jpg

ttps://s30.picofile.com/file/8469958618/%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B9%DB%B1%DB%B1

%DB%B0%DB%B6_%DB%B0%DB%B8%DB%B0%DB%B6%DB%B5%DB%B8_1_.jpg

عکس: محمد ولی تکاسی 1400

https://s30.picofile.com/file/8473612000/13108595_1089260571120787_470545329_n.jpg

https://s33.picofile.com/file/8484841434/%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B3%DB%B0%DB%B7%DB%B3%DB%B0_%DB%B1%DB%B0%DB%B4%DB%B2%DB%B3%DB%B1.jpg

دیدن جاذبه های توریستی و اماکن گردشگری شهرستان رامسر

رامسر

(جعفر ذبیحی-کتاب زبان سبز)

شهر سرسبز و پر از گل که وی نام رامسر بهترین هوایَ دَرِ که نسیم خَزَرِ

سسلسله جبال البرز خطّه طلای سبز ایل میلی ِ با صفا نگینُ وی تاج سرِ

کوه و دریا نزدیکه به همدیگه، حُسن ای شهر همینه، با ای کمی جاهای مختلف دَرِ

محلی غذایَ عالی چُ کانُن مهمانَ رِ شیره قاتق، هُ لوآب، ترشِ غَلِ، پُلاسَ تَرِه

شنبه و سه شنبه بازار تمام مُ ردُم هِگَرِن آغوز و بِه و گَزِر و تَرب و تَرِه

عروس شهرهای ایران که وی نام رامسرِ کوچه پس کوچه وسط تول هَ لَ تا کَمَر دَرِ

https://behdasht.news/images/upfiles/20240422/GLdajCoaYAAkzgf.jpg

جنگل ابر- اقیانوس ابر - لیماکده رامسر

رامسر:

شهری سرسبز که طبیعت آن بر فرهنگ و آداب و رسومش بی‌تاثیر نبوده است.

این شهر که پیش از این سخت سر نام داشت، آخرین شهر غرب مازندران است.سخت سر در شهریور 1314 تبدیل به رامسر گردید. رامسر از سمت شرق به تنکابن از غرب به جلگه رودسر اولین شهرستان شرق گیلان، از جنوب به کوههای البرز و از سمت شمال به دریای خزر محدود است. این شهر سابقاً جزئی از شهرستان تنکابن بوده که در سال ۱۳۶۴طبق تقسیمات جدید کشوری از این شهرستان جدا شده است.

محلات آباد قدیم رامسر عبارت بودند از : گرجیان کلاچه کوه ( رمک)، تنهیجان، پورچی، بامسی، اشکونه کو، سیرسی، چاله سر(چاله سرا)، کَلا لِم، اژدهم، آهن پچان(آهین پُچان)، بازرش، سَلمل، وژک، کهنه تنگدره، سیاه چالکش، زلزلان دشت، کُه بن، جنده رودبار، آساه گاه، باغدشت، لیما کش، سیاه کند، لشت کنس، لپاسر، جورده، شیلی سرا، لزن چاک، لتر، چالکرود و ....

مردم شهر رامسر به گیلکی صحبت می‌کنند، مسلمان و شیعه‌اند. آداب و رسوم مربوط به عید نوروز در این شهر دیدنی‌ است. نوروز‌خوانی، چهارشنبه‌سوری و روز تحویل سال برای آن‌ها روزهای مهمی هستند و مراسمی برای هرکدام دارند. جشن پایان کار نشاء کاری را با شست و شوی گاو نر کشاورزی(ورزا) به نام "لاک آو زَئن" همزمان با زمان کوچ به ییلاق انجام می دادند.

مردم رامسر با توجه به اینکه رامسر دورانی بخشی از طبرستان و دورانی بخشی از دیلم بوده اند ترکیبی از از اقوام طبری و دیلمی هستند. مثلا اشکوریان دیلمی اند و مشایی ها طبری اند و گویش رامسر هم یک گویش گیلماز هست یعنی ترکیبی از دو زبان مازندرانی و گیلکی هست زبان مازندرانی از کتول تا نشتارود تنکابن صحبت می شود و گیلکی از رودسر(ملاط) تا رضوانشهر صحبت می شود ولی گویش محدوده تنکابن تا چابکسر گیلماز هست.

البته در گذشته در زمان خودزکو مرز بین زبان مازندرانی و گیلکی پلرود کلا چای بود ولی این مرز تغییر کرده است. مقدسی می گوید طبری ها "ه" بسیار استفاده کنند و بگویند هاکن و هاده و گیل ها "خ" بسیار استفاده کنند که طبق این موضوع گویش سپیدرود تا فومن گیلکی و گویش سپیدرود تا رودسر دیلمی و گویش چابکسر و رامسر تا تنکابن گیلماز و گویش نشتارود تنکابن تا کتول طبری هست.(فاقد منبع مورداستفاده ).منبع: محمد کیا اشکوریان(mohammadkiaeshkevarian@gmail.com)

جشن پایان کار برنج را در اواسط مردادماه و جشن های کتراگیشی(آیین آفتاب خواهی) در زمان برداشت برنج در شهریورماه که با ریزش نزولات جوی فراوان همراه می شود، برگزار می‌کنند. جشن های به نام آیین گل کار روز مسجد آدینه در نیمه تابستان (قبل از اَسدماه) همرمان با آغاز اولین ماه گیلکی نوروزماه، انجام مراسم تیرماه سیزده که در شامگاه 12 آبانماه شمسی اجرا می‌شود، مراسم شب یلدا، سحرخوانی ایام ماه مبارک رمضان، سوگواری محرم و صفر در امامزاده آقابسمل، مراسم گهواره‌بندی، دندان سری نوزادان و مراسم ازدواج و جشن های محلی نظیر پیربابو از دیگر آداب و سنت‌های این سرزمین سرسبز است.

زندگی در شهری که عروس شهرهای ایران نام گرفته می‌تواند ذوق و سلیقه ساکنین را به قدری لطیف کند که از دستان هنرمندشان هنرهایی زیبا مثل؛ کلاه مالی، نمدمالی، سبدبافی، سفالگری(کوزه گری)، گلیم و حصیربافی، چادرشب بافی، چوتاشی(کچه تاشی) و ساخت مجسمه‌های زیبای چوبی و ده ها صنایع دستی دیگر خلق شود.

https://blog.okcs.com/wp-content/uploads/2020/11/IMG_20190812_113656_293-e1606573650488.jpg

رامسر از تنوع و رنگارنگی غذاهای شمال کشور بهره‌مند است. غذاهایی چون قیسی(برگ زردآلو-تُشک خوروش، شیرین خوروش)، فسنجان(انار آب)، قیمه(لپه خوروش- اَزملکی)، باقلاپلو، لوبیاخورشت، ترش‌تره و ترش واش، ترش قلیه با سبزی محلی، هلوآوه با ترشک، گزنه تره، گزنه پلا(برنج) و سبزی پلا(برنج)، پنیر مرغانه، دووآب، سیرتره، ترش شامی، میرزاقاسمی با سیر فراوان و بادمجان، بادمجان کباب، چونگول‌تره(با سیر)، کلم تره(با پیاز) و کُچور(کشمش + تخم مرغ) از غذاهای خوشمزه است که با کمک دیگ مسی، دیگ گلی یا سُفالی(گَمِچ-گمج) و ادواتی نظیر کَترا(کفگیر چوبی)، کِلیز(مَلاقه چوبی) و کچه (قاشق چوبی) ساخته شده از هنر دست چوتاش ها(کچه تاش ها) و و همچنین نان ماهی تابه ای(کلوبیج کشتا) با آرد گندم و ماست ترش شده از هنرهای آشپزی زنان محلی در این منطقه‌اند.

فندق و عسل این خطه از شمال نیز مثل مربای بهارنارنج و گل گاوزبان آن شهرت جهانی دارد که به همراه ترشیجات آن نظیر سیب زمینی ترشی(گلارمسی) می‌توان به عنوان سوغاتی مناسبی برای عزیزان گردشگر و توریست ها از آن‌ها استفاده کرد و به همراه صنایع دستی و چادرشب و غیره به استان های دیگر و اقصی نقاط جهان صادر نمود.

https://s25.picofile.com/file/8451282100/IMG_20220624_WA0008.jpg

https://api.tourlin.com/uploads/tours//6148485a4341f974627737.jpg

رزرو بلیط تور های رامسر گردی( خانوادگی و گروهی)

و تهیه اقامتگاه بوم گردی رامسر و حومه:

TEL: 09366348680 راهنمای محلی و اکوتوریسم

کلیپ زیبای دیدنی های رامسر

دریافت فیلم از جاذبه های گردشگری رامسر

" گردشگری ظرفیت ویژه رامسر برای توسعه است

لذا نگاه ما به رامسر باید گردشگر محور باشد"

https://files.virgool.io/upload/users/2562/posts/scntwuw6k2mu/zeluhoarqedl.png

Tourism attractions of Ramsar-FILM

https://files.virgool.io/upload/users/2562/posts/scntwuw6k2mu/kqnp9tpzwoyx.jpeg

توجه:

جهت دریافت عکس ها با کیفیت زیاد و چاپ بنرهای تبلیغاتی و پوسترهای رنگی زیبا از شهرستان رامسر و جواهرده و ییلاقات اطراف می توانید عدد 2 را به شماره تلفن 09366348680 پیامک فرمایید.

دریافت سی دی "جاذبه های گردشگری رامسر"

" ترانه های فولکلوریک گیلکی"
دریافت کتاب الکترونیکی " رامسر در آینه گردشگری"

کتاب " زمزمه های گیل مازی رامسر"

دِموی " رامسر نگین فیروزه ای دریای خزر"

"پوسترهای رنگی از رامسر+جواهرده"

از طریق ای میل نگارنده نیز قابل انجام است.

"رامسر قدیم"

ادامه نوشته

مجموعه گردشگری شهر رامسر

https://s34.picofile.com/file/8487243084/sepanja_5.jpg

تکرار هرساله مشکلات گردشگران رامسر

https://s34.picofile.com/file/8486981000/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1.jpg

رامسر، به دلیل وجود جاذبه های گردشگری، تاریخی، فرهنگی و نوار ساحلی و مناطق جنگلی خود مقصد تعداد زیادی از هموطنان و حتی توریست های خارجی است. با انباشت مشکلات ریز و درشت بر سر ساماندهی مسیرهای دسترسی مسافران و گردشگران به امکانات مکفی و شایسته جهت تامین رفاه و آسایش آنها در حین سفر، هر ساله ما شاهد افزایش مشکلات ناشی از حضور و تجمع مسافران در ماههای خاصی از سال در خیابان ها هستیم که زیبنده یک شهر بلندآوازه نمونه هدف گردشگری در ایران و جهان نیست.

حجم ورود مسافران و توریست ها به داخل شهر و روستاهای اطراف رامسر عملا به جای درآمدزایی برای بومی ها و توسعه توریسم پایدار علاوه بر ضررهای اقتصادی و ایجاد ترافیک، هزینه های زیادی نیز بر دست مردم و مسئولین شهری بر جای می گذارد.

تعریف چرخه و زنجیره پذیرش مسافران و گردشگران از بدو ورود تا زمان خروج از شهر توسط راهنمایان گردشگری و ادارات مربوطه و سهل الوصول کردن امکانات دسترسی به جای خواب و استفاده از مواهب طبیعی و تاریخی و فرهنگی در اسرع وقت نظیر شهرهای مشهد، اصفهان، یزد و شیراز می تواند تا حدودی از مشکلات موجود بکاهد جون گردشگري، تنها محور توسعه رامسر است.

به راستی آیا کم کاری از مسئولین شهری است یا حجم ورود مسافران بیشتر از ظرفیت و استعداد گردشگرپذیری شهر رامسر!

هم اکنون ۶۰ درصد درامد سرانه در این منطقه به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر جریان مسافر است ، ۲۰ درصد کشاورزی و مابقی را نیز مشاغل دولتی در بر می گیرد. از میزان ۶۰ درصد، ۳۵ درصد کسب و کارهای نوار ساحلی، رستوران ها و برندها و ۲۵ درصد باقیمانده نیز شامل بخش املاک و مستغلات و ویلاسازی های این منطقه است که جز پرکردن جیب عده ای خاص و لطمه زدن به طبیعت بِکر کار دیگری ندارند.

کاهش سطح آب دریای خزر، تهدید جدی برای 150 گونه آبزی موجود در آن است

https://snn.ir/files/fa/news/1403/11/23/2653129_927.jpg

مقدمه

دریای خزر به عنوان بزرگترین توده آبی بسته دنیا دارای اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در منطقه اوراسیا و جهان می‌باشد که سبب توجه گسترده کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای به آن گردیده است. این دریا و سواحل پیرامون آن دارای اهمیت بسیار زیادی از جنبه‌های راهبردی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی (شیلات، گردشگری و حمل و نقل) می‌باشد. بر این اساس مرکز اقیانوس‌شناسی دریای خزر جهت اجرا و گسترش مطالعات دریایی در مجاورت سواحل جنوبی دریای خزر در سال 1387 راه‌اندازی گردید. اندازه‌گیری‌های میدانی، داده‌برداری مستمر، بررسی تغییرات کوتاه‌مدت و بلندمدت پدیده‌های فیزیکی و دینامیکی دریا، اندرکنش جو و دریا، مطالعه ساختارهای شیمیایی، زیستی و زمین‌شناختی از مهمترین اهداف ترسیم شده مرکز می‌باشند.

این مرکز با برخورداری از آزمایشگاه‌ها و تجهیزات پیشرفته نمونه‌برداری و اندازه‌گیری‌های میدانی در زمینه اقیانوس‌شناسی فیزیکی و شیمیایی، و همچنین زیست‌شناسی و زمین‌شناسی دریا و کادر علمی متخصص، توانایی انجام طرح‌ها و پروژه‌های ملی و منطقه‌ای را دارا می‌باشد. مرکز اقیانوس‌شناسی دریای خزر به عنوان یکی از اعضای اصلی اتحادیه دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی دولتی حاشیه دریای خزر در پژوهش‌ها و فعالیت‌های علمی بین‌المللی مشارکت می‌نماید. این مرکز همکاری‌های علمی و پژوهشی ارزشمندی را با دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی و ارگان‌های اجرایی منطقه جهت انجام طرح‌های مشترک دریایی دارا می‌باشد. این مرکز با راه­اندازی کمیته اقیانوس‌شناسی دریای خزر با مشارکت نهادهای اجرایی و تحقیقاتی استانهای ساحلی جنوب دریای خزر سعی در ارائه راه‌کارهای علمی و اجرایی پیرامون مسائل مطرح و روزمره دریای خزر دارد.

درباره دریای خزر

دریای خزر که به یونانی (Kaspion pelagos) و به لاتین (Caspium mare) نامیده می شود، بزرگترین گستره آبی واقع در قلمرو پنج کشور (فدراسیون روسیه، جمهوری قزاقستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و جمهوری اسلامی ایران) است. رودهای عمده حوضه آبریز دریا خزر عبارتند از: ولگا - اورال- ترک- کورا- سولاک و سفید رود. دریای خزر دارای شکل (L ) وارونه است و از شمال به سمت جنوب کشیده شده است.
شمالی ترین نقطه آن در مختصات جغرافیایی ( E 28 21 29 و N 51 31 59 ) و جنوبی ترین قسمت آن در (E 27 27 60 و N 21 16 37) قرار دارد. طول این دریا نزدیک به 1220 کیلومتر و پهنای متوسط آن 330 کیلومتر است. طول خط ساحلی آن 7000 کیلومتر و مساحت کل آن 436000 کیلومتر مربع می باشد.

این دریاچه که در پنج کشور ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان قرار دارد، منابع غنی از نفت، گاز و ماهی را در خود جای داده و به‌عنوان یک مسیر حمل‌ونقل و قطب گردشگری برای این کشور‌ها محسوب می‌شود. اما در سال‌های اخیر، دریای خزر با بحران کاهش سطح تراز آب مواجه شده است. این کاهش سطح آب که به دلیل تغییرات اقلیمی، مدیریت نادرست منابع آبی و کاهش منابع آب ورودی به دریاچه رخ داده، تهدیدی جدی برای اکوسیستم‌های آن و معیشت جوامع انسانی به‌شمار می‌رود. به‌گفته محمدرضا کاویانپور، رئیس موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، تأثیرات این بحران آنچنان شدید است که پیش‌بینی‌ها برای هزار سال آینده همچنان در هاله‌ای از ابهام است.

علل کاهش سطح تراز دریای خزر

براساس آمار مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر از کاهش ۲ متری سطح آب این دریا از سال ۱۳۷۵ تاکنون خبر داد و در سال گذشته سطح آب این دریا ۲۶ سانتی‌متر کاهش یافته است.

https://cdn.armanmeli.ir/thumbnail/b9mFhtO9gWRi/S6Hsh8dSr2z7Oz9zGla1YvHrg-LW4xM-HR8NLGoT6SF27gvge54c70s_uzPBlgh1YzKW8nJt0EhFqqqm95MB2WxRlEizW33m/%D8%AE%D8%B2%D8%B1.jpg

کاهش سطح تراز دریای خزر به دلایل مختلفی رخ داده است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های انسانی اشاره کرد. یکی از بزرگ‌ترین عوامل کاهش سطح تراز، افزایش تبخیر آب از سطح دریا به دلیل تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی است. دمای بالاتر و افزایش تبخیر باعث شده که منابع آبی ورودی به دریاچه نتوانند تعادل مناسبی با تبخیر از سطح آن برقرار کنند. علاوه بر این، رودخانه ولگا که حدود ۸۰ درصد از آب دریای خزر را تأمین می‌کند، نیز دستخوش تغییرات عمده‌ای شده است. بر اساس گزارشات، میزان آب‌دهی این رودخانه به دریای خزر از حدود ۳۲۰ میلیارد مترمکعب به حدود ۲۰۰ میلیارد مترمکعب کاهش یافته است که تأثیرات آن به‌ویژه بر نواحی جنوبی دریاچه محسوس است. این کاهش شدید در آب‌دهی رود ولگا، که به دلیل تغییرات اقلیمی، سدسازی‌ها و توسعه کشاورزی در حوضه‌های آبریز این رودخانه‌ها است، به شدت بر تراز آب دریای خزر تأثیر گذاشته است.

بر این اساس اتحادیه دانشگاههای دولتی حاشیه دریای خزر می تواند به طور علمی در حوزه دریای خزر نقش آفرینی کند.

این اتحادیه در سال ۱۳۷۵ هجری شمسی (۱۹۹۶ میلادی) با حضور رؤسای دانشگاه های گیلان، دانشگاه مازندران و دانشگاه علوم و منابع طبیعی گرگان از ایران، دانشگاه دولتی فنی آستراخان، دانشگاه دولتی داغستان، دانشگاه کالمیکیا از جمهوری فدراتیو روسیه، دانشگاه دولتی آتیرائو از قزاقستان و دانشگاه دولتی باکو از کشور آذربایجان تشکیل شد.

هم اکنون این اتحادیه دارای ۵۵ عضو متشکل از دانشگاه ها، پارک های علم و فناوری و موسسات تحقیقاتی می باشد.

نشست های مختلفی که هر ساله با حضور روسای دانشگاههای دولتی حاشیه دریای خزر در یکی از کشورها برگزار می شود یکی از اهداف نشست آینده را می توان بررسی و پیگیری کامل در راستای رفع کاهش تراز آب دریای خزر با حضور اساتید برجسته دانشگاههای صنعتی کشورها برگزار کرد تا در خصوص مشکلات و پیامدهای تاثیر گذار در کاهش تراز آب دریای خزر تصمیمات و راهکارهایی اتخاذ شود.

منبع:

1-https://www.tasnimnews.com/fa/news/1404/06/13/3392209/%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D8%B1%D9%85%D8%B2-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86?ref=khabarfarsi

فرهنگ آیینی

https://s34.picofile.com/file/8486488850/5598158_1_.jpg

فرهنگ مردم یا فولکلور (به فرانسوی: Folklore ) یا باور مردمی را می‌توان گروهی دربرگیرنده افسانه‌ها، داستان‌ها، موسیقی، تاریخ شفاهی، ضرب‌المثل‌ها، هزلیات، پزشکی، باورهای مردمی دربارهٔ بخت و شگون و چشم زخم، لالایی مادران، پایکوبی بومی، آیین‌ها، شیوه‌ها و سنّت‌ها دانست که از نسلی به نسل دیگر سینه به سینه نقل شده اند تا به دست ما رسیده است.

ثبت و ضبط آنها توسط محققین، دانشجویان و ادارات ذیربط نظیر ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان های کشور علاوه بر شناخت بُن مایه فرهنگ هر قوم و معرفی خصوصیات آنها می تواند نشان دهنده طرز تفکر و اندیشه مردم در زمان های گذشته باشد.

اگر این آیین های فرهنگی و خرده فرهنگ ها نظیر مراسم زاره زاره، آش امام حسنی و ده ها مورد دیگر به درستی به نسل جدید منتقل و شناسانده نشوند آیین های فرنگی پرزرق و برق جای آنها را سریعأ گرفته و بعد از چند دهه سبب راه یافتن فرهنگ بیگانه در امور روزمره زندگی نسل جوان امروز خواهد شد که در حال حاضر شاهد آن هستیم.

ادارات ذیربط نظیر اداره میراث فرهنگی و گردشگری و ادارات ارشاد و فرهنگ اسلامی با کمک انجمن های مردم نهاد در چند سال اخیر به این امر توجه نشان داده اند. در ادامه کار می توانند با انجام نشست های تخصّصی و بهره گیری از تکنولوژی و کمک هنرمندان محلی و با ارائه درست آنها بر طبق مقتضیات زمان، در ابتدا نسبت به ثبت آیین ها در فهرست میراث فرهنگی معنوی اقدام کرده و سپس سبب زنده نگهداشتن آیین ها و جذب توریسم در قالب راه اندازی کاروان های فرهنگی در شهر و روستا، شوند.

هرکسی کو دورماند از اصل خویش/ بازجوید روزگار وصل خویش.

(مولانا ، مثنوی معنوی )

برگزاری نمایشگاه آثار معماران رامسر

https://s33.picofile.com/file/8484996776/%D9%BE%D9%84_%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AA_

%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1.jpg

بعد از برگزاری نمایشگاه صنعت ساختمان در تله کابین رامسر در سال 1402 نمایشگاه آثار معماران رامسر در تاریخ 7 خردادماه 1402 در بلوار معلم رامسر برگزار و با استقبال بی نطیری از مردم و گردشگران روبرو شد. هدف از برگزاری این نمایشگاه معرفی توانمندی های معماران ملی و مهندسان مشاور جهت ایجاد ساختمان های مسکونی و بناهای شهری مطابق با اصول مهندسی با هدف گذاری حفط زیرساخت ها و منطبق با محیط زیست رامسر می باشد.

وحید نوروزی عضو انجمن معماری رامسر گفت: این رویداد برای اولین بار طراحی شده و حاصل همراهی ۲۰۰ نفر از فعالان حوزه معماری است.

وی افزود: این نمایشگاه با ارائه ۵۰ اثر از ۳۷ دفتر معماری، فرصتی برای تعامل بهتر میان مردم و متخصصان این حوزه فراهم می‌کند.

رئیس کانون مهندسین کتالم و سادات‌شهر نیز با اشاره به اهمیت این رویداد، تأکید کرد: ضرورت توجه به نگاه تخصصی در معماری شهری و رعایت اصول در چارچوب ضوابط شهرداری‌ها و بخشداری‌ها، از اهداف این نمایشگاه است.

اگر حرکتی در امروز انجام می شود نیازمند نگاه دقیق و تلاش مستمر نهادهای ذیربط نظیر کانون مهندسین و شهرداری و اعضای شورای شهر در آینده می باشد که حداقل می بایست از امروز برای دهه های آینده دارای برنامه ریزی منسجم و هماهنگ باشند.

توجه:

اگرچه در نظر اول رامسر و رشد قارچ گونه ساختمان ها با معماری عجیب و غریب متشکل از سنگ و آهن و بتون شده است. این ساختمان ها نه تنها چیزی بر زیبایی آن نیافزوده اند بلکه مناظر اطراف خودشان را نیز تحت تأثیر قرار داده و از مَنظر زیست محیطی نیز سرنوشت بدی را برای آن رقم زذه است.

حفط داشته ها و معماری سنتی، ابنیه تاریخی و فضای سبز موجود، مهمتر از ایجاد زیرساخت های جدیدتر است که هیچ انطباقی با طبیعت زیبای رامسر و اکوسیستم آن ندارند. در گردشگری پایدار ضمن حل مشکل اشتغال و درآمدزایی جوامع محلی به جذب متخصصان و معماران بومی و محلی نیز که اغلب دلسوزتر از افراد دیگر هستند، باید همت گماشت.

این امر توسط شرکت های پیمانکاری و مشاور مهندسی نیازمند پژوهش و بررسی های میدانی بیشتری جهت ارائه راهکارها و حل مشکلات ریز و درشت ایجاد شده نظیر پارک خودروها در کوچه های کم عرض، مشکل جمع آوری روانآب های فصلی و فاضلاب ساختمان های بزرگ و ده ها مورد دیگر نظیر تامین آب و برق مجتمع های بزرگ در رامسر می باشد، که نیازمند پیگیری فوری است.

منبع:خبرگزاری صدا و سیما

https://www.iribnews.ir/fa/news/4535046/

صنعت چادرشب بافی

https://s33.picofile.com/file/8484898942/%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA_%DA%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B4%D8%A8_%D8%A8%D8%A7%D9%81%DB%8C2_page_0001.jpg

چرا روز جهانی تالابها، برای ایرانیان روزی پر افتخار است؟

https://s33.picofile.com/file/8484461784/IMG_6685_1_.jpg

رامسر- رودخانه نزدیک ساحل خزر

عکس: محمد ولی تکاسی 1395

شهرستان رامسر یکی از شهرستان های استان مازندران در کشور ایران است. این شهرستان با بهره گیری از آب و هوای نیمه معتدل مدیترانه ای در جلگه و آب و هوای سرد و خشک کوهستانی در ارتفاعات خود و به دلیل نزدیکی کوه و دریا و همچنین وجود جنگل های انبوه بازمانده از جنگل های پهن برگ هیرکانی بعد از عصر یخبندان از تنوع زیستی زیادی در بخش های فلور گیاهی و فون جانوری برخوردار است.

هر ساله افراد زیادی با قصد بازدید از مراکز طبیعی، تاریخی و میراث ناملموس فرهنگی از این شهرستان دیدن می کنند. اما افرادی هم هستند که با قصد انجام پژوهش های میدانی و تحقیقات علمی در زمینه آب، خاک و محیط زیست جانوری و گیاهی و ده ها موضوع علمی دیگر نظیر پرنده شناسی، گونه های مهاجم گیاهی و جانوری، آفات و بیماریهای نوپدید و غیره به این شهرستان سفر می کنند.

توجه:

اگرچه در زمانهای خیلی دور وجود دوتالاب(باتلاق بزرگ) یکی در منطقه کتالم و دیگری در دریاپشته در حوالی اردوگاه میرزاکوچک خان در یاد قدیمی ترها باقیمانده است ولی در حال حاضر تالابی در خود شهرستان رامسر وجود ندارد تا به دیگران معرفی شود. فقط جهت استفاده گردشگران تالاب کوچکی در محوطه باغ موزه فرهنگی شهدای رامسر راه اندازی شده است.

با وجود افراد متخصّص و علاقمند و حمایت جدی برخی از نهادها و سمن های فعال در شهرستان رامسر ، شایسته است جهت افزایش دانش و آگاهی مردم و با استفاده از زیرساخت هایی نظیر دانشگاه ها و مراکز علمی، تحقیقاتی در این شهرستان و مرکز استان نتایج کارهای انجام شده در قالب برگزاری همایش های علمی به صورت دوره ای در ادارات ذیربط نظیر محیط زیست، گردشگری، جهادکشاورزی، بهداشت و درمان و .... ارائه شوند.

بقیه در ادامه مطلب

ادامه نوشته

تقویم سال 1404 (مطابق با ماههای دیلمی1599-1598)

دریافت فایل PDF

روز اسپندارمذگان=روز زن ایرانی

منبع:http://www.kavehirani.blogfa.com/post-33.aspx

http://bloxxs.ch/wp-photos/20070920-190003-1.jpg

پیش از حمله اعراب ؛ ایرانیان در حدود هشتاد جشن ملی در سال داشته اند که به مناسبت ها و پشتوانه هایی برگزار می کردند که امروزه چند جشن از آنها بیشتر پا برجا نیستند. اگر ايرانی امروز سربلند است اصرار و تاکيد او بر جشن نوروز و چهارشنبه سوری است. جشن هائی که بنا و غنای یک همبستگی ملی را تشکیل می دهند و در سایه این جشن های اتحاد و همبستگی ملی است که می توان با دشمنان قدار ملت ایران به مقابله برخاست و شکوه و عظمت گذشته را دوباره باز یافت.

شوربختانه در چندین سال گذشته جشن ملی چهارشنبه سوری دچار معضل گشته و آنچه در این جشن ملی فراموش شده اصالت باستانی آن می باشد. شوربختانه به دلائلی که بيان آن مثنوی هفتاد من می شود این شب شادی و شاد باشی دچار يک ناهنجاری شده است که همگان را نسبت به فرهنگ ملی منزجر می کند.

از چند سال گذشته حمله همه جانبه ای با مطرح کردن مدل های بیگانه در پی از بين بردن و يا تغیير ماهيت دادن جشن های ملی ما آغاز شده است. چنانچه دچار بیگانه پرستی شويم و اين خوی خانه خراب کن در نسل جوان رخنه کند و توسط استعمارگران و عوامل استعمار دامن زده شود ويرانی فرهنگ ما به انجام رسيده و در پی ويرانی، فرهنگ مردم و کشور ما نابود خواهند شد. یکی از آخرین نيرنگ های استعمار و استکبار برگرداندن جشن ملی "اسفندگان " يا " سپندارمذگان " که رسم بوده در پنجم اسفند ماه برگزار شود با نام ديگری به نام روز عشق به فرهنگ و تاريخ ما حمله ور شده است.

سپندار مذ نام ديگر " زمين " است که فردوسی در چکامه خود شرح پديد آمدن آنرا به زيبائی شرح می دهد. سپندارمذ به چم گستراننده فروتن و مقدس می باشد. زمينی که به نوشته فردوسی در آن آب پديد می آيد، گياه پديد می آيد، از آن جنبندگان پديد می آيند و عشق و از خود گذشتگی پديد می آيد و آغوش خود را برای همه می گستراند و زشت و زيبا را به يک چشم می نگرد. زمين نماد عشق است. بدين روی بوده است که نياکان ما در اين روز، نامه های شاد و شاد زيوی به همسرانشان و به بانوان که نمادی از زمين بوده اند و نسل خانواده را با مهر و عشق خويش امتداد می داده اند و به فرزندان خويش همانند زمين به يک نظر نگاه می کرده اند ابراز عشق می نمودند.

امروز بدون اشاره به اصل اين جشن و ايرانی بودن آن همانند آنچه بر شب يلدا ، شب مهر که در روز های 23 - 25 دسامبر بوده رفته است و به روز تولد مسيح مبدل شده سپندارمذگان به روز " والنتاين " مبدل گردیده و ريشه اصلی آن به فراموشی سپرده می شود. به ويژه که رنگ تجارتی هم به آن زده شده است.
روز جهانی زن در هشتم مارس به پاسداشت تلاش زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی در هر سال برگزار می گردد.

"روز زن در ایران مصادف با روز تولد حضرت فاطمه (س) در 20 جمادی الثانی بر تمام مادران و زنان ایرانی در جهان مبارک باد."

اردک کله سبز (mallard duck)

https://i1.delgarm.com//images/news/a770/1397/02/03/F4bE5.jpg

اردک کله سبز ( نام علمی: Anas platyrhynchos) از اردک های مهاجر روی آبچر است که جنس نر آن به واسطه سر سبز براق و منقار زرد روشن مايل به قهوه اي، طوق گردنی باریک و سفید، بدن خاكستري و سینه بلوطی رنگ به آساني از پرنده ماده که به رنگ قهوه ای با دانه های سیاه رنگ است و با ساير اردک ها تميز داده مي شود.

اردک های سرسبز نر و ماده در میان شاه پرهای خود، چند پر رنگین بسیار براق دارند که به آنها «آینه بالی» می گویند. رنگ این پرها در مقایسه با رنگ شاه پرهای دیگر، هم در زمان پرواز و هم زمانی که پرنده بال هایش را جمع می کند، بسیار مشخص است.

نوع اهلی آنها نیز توسط مردم شمال کشور و سایر استان ها نیز نگهداری می شوند.

در شهرستان رامسر و حومه بیشتر در اطراف رودخانه ها ، مزارع برنج و محل تجمع آب باران که به صورت استخر موقتی در باغات مرکبات دور از منازل مسکونی در می آیند به تغذیه از حشرات ، دوزیستان و جستجوی غذا می پردازند. از گوشت اردک برای تهیه خورشت فسنجان محلی(لهجه گیلکی رامسری: انارآب) نیز استفاده می شود.

منبع:

1- https://avibirds.com/waterfowl-anseriformes-ducks/

2- وب سایت دلگرم https://www.delgarm.com/scientific/animals-birds/161791-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DA%A9-%D8%B3%D8%B1-%D8%B3%D8%A8%D8%B2

محمدصادق فاتح یزدی، موسس کارخانه چای جهان رامسر

https://s32.picofile.com/file/8481779834/%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3_%DA%86%D8%A7%DB%8C_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1_.jpg

محمدصادق فاتح یزدی

دریافت اطلاعات بیشتر

https://img9.irna.ir/d/r2/2020/04/11/4/157068323.jpg

کارخانه چای جهان، در ابریشم محله رامسر در نزدیکی بازار روز قرار داشت که ذر سالهای قبل از انقلاب اسلامی طعمه حریق ناخواسته شد. ولی در حال حاضر بعد از بازسازی و تکمیل تجهیزات مُکفی به مجتمع رفاهی دانشگاه آزاد- واحد اراک تغییر کاربری داده است و پذیرای کارمندان و کادر علمی دانشگاه اراک می باشد.

ادامه نوشته

روانآب های سطحی ، تهدید یا فرصت

https://img9.irna.ir/d/r2/2024/10/27/4/171471143.jpg?ts=1730018092319

منبع: نوشهر-ایرنا-

https://www.irna.ir/news/85654179/

بخشدار دالخانی رامسر از هزینه ۵۰ میلیارد ریالی برای طرح‌های جلوگیری از سیلاب و خسارت‌های ناشی از آن در روستاهای این بخش خبر داد و گفت: با توجه با فصل پیش‌رو و هشدارهای متعدد سیلابی، رودخانه های چالکرود و نسارود باید از سوی نهادهای متولی لایروبی و ساماندهی شوند.

رحمت سلیمی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: طی مدت اخیر طرح‌های جلوگیری از سیلاب و خسارت‌های ناشی از آن شامل دیواره‌های حفاظتی، کانال‌کشی و هدایت آب‌های سطحی با اعتبار بالغ بر ۵۰ میلیارد ریال در روستاهای بخش دالخانی اجرایی شد و بارش‌های اخیر هیچگونه خسارتی در پی نداشت.

این مقام مسوول، نسبت به لایروبی نشدن ۲ رودخانه نسارود و چالکرود که سابقه طغیان دارند، هشدار داد و افزود: نیاز است که نهادهایی متولی مانند امور آب برای ساماندهی این رودخانه‌ها پای کار باشند تا فصل پیش رو را با امنیت خاطر سپری کنیم. ضمن اینکه همراهی منابع طبیی برای اجرای طرح‌های آبخیزداری و جهادکشاورزی در بخش‌های دیگر ضروری و کمک کننده است.

بدون شک بارش نزولات جوی و تلطیف هوای مناطق شمالی کشور بواسطه نزدیکی کوه به دریا و وجود جنگل های هیرکانی متراکم و انبوه درختان برگ پهن بازمانده از عصر یخبندان یکی از صدها نمونه الطاف خداوندی و سبب خیر و برکت برای مردم منطقه شمال کشور است.

انجام ساخت و سازها در مسیر جریان روانآب های سطحی و کورکردن برخی از جوی ها و مسیرهای جریان آب باران و کاسته شدن از حریم رودخانه ها در درازمدت سبب ایجاد خسارت مالی و حتی جانی برای سایر افراد هم شهری ها و مسافران نیز می شود.

انجام طرح های زیربنایی از جمله احداث آب بندان ها، استخر ذخیره آب کشاورزی، دیوارچینی جاده های روستایی و کاشت نهال و انجام امور آبخیزداری در حوزه های آبریز جنگل دالخانی در وهله اول نیاز به آگاهی و آموزش مردم در جهت حفط مسیرهای آبی و پرهیز از ساخت و سازهای بدون ضابطه در مسیر جریان سیلاب و روانآب های سطحی دارد.

اعتبار کافی برای انجام طرح های سیل برگردان از مراجع بالاتر استانی و لایروبی رودخانه ها برای پیشگیری از سیلاب های ویرانگر و ذخیره آب کشاورزی جهت ماههای گرم سال تنها با همکاری مستمر مردم و تلاش همه افراد شاغل در ادارات ذیربط امکان پذیر است.

میگوی کوچک خزری (پونتوگاماروس Pontogammarus maeoticus(  گیلکی رامسری : پِته و در گیلان: روش)

http://www.boldsystems.org/pics/_w300/CCNUN/nun-0006%2B1206718676.JPGh

گاماريده ها از سخت پوستان ناجور پايي هستند كه در بسياري از محيط هاي آب شيرين و شور ديده شده اند. گاماريده ها منبع غذايي بسيار با ارزشي براي ماهيان اقتصادي مهم درياي خزر مي باشند(مانند فيل ماهي، سوف، گاو ماهي، كيلكا).اين جانوران مي توانند محدوده ي وسيعي ازدما و شوري را تحمل و از مواد گياهي و جانوري گوناگون تغذيه نمايند، علاوه بر اين قادرند از ماهيان مرده و غذاهاي خورده نشده در داخل استخر تغذيه كنند. اين سخت پوستان مي توانند در جيره غذايي ماهي قزل آلا باعث بهبود رنگ بدن و بازار پسندي ماهيان گردند.

https://petland360.com/wp-content/uploads/2022/06/Gammarus-w-2.jpg

در آزمایشی گاماروس درياي خزر (Pontogammarus maeoticus) بعنوان يك منبع كاروتنوئيدي به منظور رنگين كمان کردن ماهيچه ماهي قزل آلاي رنگين كمان مورد استفاده قرار گرفته است و تفاوت معني داري (P>0.05) در ميزان رشد ويژه (SGR) و فاكتور وضعيت (CF) آنها در بين گروههاي آزمايشي مشاهده نگرديد.

منبع: بیتا ماهی http://bitafish.blogfa.com/post/48

از این نوع میگوی آب شور(مقدار نمک اپتی مم ۱۰ قسمت در هزار) در نواحی ساحلی بحر خزر از جمله رامسر بیشتر جهت طعمه برای شکار ماهی رودخانه ای استفاده می شود.

همچنین با استفاده از برگ، خرده های گوشت، سبوس و سیب زمینی پخته می توان نسبت به پرورش آنها و تولید نیمه صنعتی برای تغذیه ماهیان آکواریومی و لارو ماهیان خاویاری اقدام کرد.

دریافت فیلم از میگوی خزری

دریافت مقاله پژوهشی

http://joc.inio.ac.ir/article-1-1724-fa.pdf

https://jmst.kmsu.ac.ir/article_9725.html

روزهای جشن در زمان های گذشته

https://anariran.com/mag/wp-content/uploads/2022/04/celebrations-ancient-iran-anariran.jpg

مروری بر جشن های سال در گذشته

محمد ولی تکاسی- mwtokasi@yahoo.com

بخش كردن ماه به چهار هفته در ايران ، از دوران اسلام است و شنبه و يكشنبه و دوشنبه و …;ناميدن روزهاي هفته ، از زمان رواج آن.

شنبه، واژه‌اي است سامي و درآمده به زبان فارسي و در اصل شَنْبَدْ.

منوچهري دامغاني گويد: به فال نيك به روز مبارك شنيد نبيد گير و مده روزگار خويش به بد در ايران باستان ، سال دوازده ماه بود و ماه سي روز. يك سال 360 روز داشت و هر سال 5 روز و اندي كمتر از يك سال خورشيدي درست. اين پنج روز در پايان سال افزوده مي‌شد و اندي آن پس از گذشتن هر يك صد و بيست سال ، بصورت يك ماه در آخر دوازده ماه سال. يعني پس از هر صد و بيست سال ، يك بار سال سيزده ماه داشت. پنج روز « اندرگاه » يا « وَهيجَك » يا « گاه » خوانده مي شدو بعد در فارسي به « پنجة دزديده » و در عربي به « خمسة مسترقه » معروف شد. هر ماه ايراني نامي از ايزدان و فرشتگان داشت و هر روز از هر ماه هم نامي ويژه خود. فروردين و ارديبهشت و خرداد و امرداد و … نام ماهها بود. هرمزد و بهمن و ارديبهشت و… به ترتيب نام روزها .روزي كه نام آن با نام ماهش برابر مي افتاد آن روز ، روز جشن بود و شادماني. فروردگان ، ارديبهشتگان ، خردادگان ، تيرگان ، امردادگان ، شهريورگان ، مهرگان ، آبانگان ، آذرجشن ، دي جشن ، بهمنگان و مردگيران يا مژده گيران جشن هاي دوازده‌گانه سال بود از جهت برابر افتادن نام ماه با روز. نوروز ، سده ، جشن نيلوفر ، خرم روز ، آبريزگان و گاهنبارها و … هم جشن هاي ديگري از گاه شماري كهن بود. به جز فروردگان ـ روز فروردين از ماه فروردين جشن ديگري نيز به همين نام ، به مدت ده روز از بيست و پنجم اسفند ماه تا پايان پنج روز « اندرگاه» گرفته مي شد. ايرانيان در اين فروردگان جامه‌هاي نو مي پوشيدند و آتش مي افروختند و به دخمه‌هاي مردگان و آتشگاها مي رفتند و خداي بزرگ ، اهورمزدا ، را نيايش مي كردند و مي پنداشتند كه در اين دهه ، فروردها [2] (فروهرهاي) درگذشتگان از آسمان به زمين فرود مي آيند و به خانه‌هاي خود مي روند. در دوره اسلامي بيشتر جشن هاي باستاني ايران فراموش شد و جشن هايي ديگر جاي آنها را گرفت. جشن هايي هم كه از دوره باستان بازماند ، با گرويدن ايرانيان به دين اسلام و دگرگوني ذوق و انديشه ايشان ، آيين آنها كما‌بيش رنگ برگرداند و دگرگرني‌هايي يافت و با آيينهاي غير ايراني آميخت و به صورتي ديگر و گاه زير‌نام‌هايي ديگر آشكار شد. يكي از اين گونه جشن ها ، جشني است كه در شب چهارشنبه آخر سال ، پيش از فرا رسيدن نوروز و بهار ، با مراسمي خاص برگزار مي شود و به نام « شب چهارشنبه سوري » معروف است. واژه « سور» و « سوري» در ادبيات فارسي به معناي « مهماني » و « جشن » و رنگ « سرخ » و … بكار رفته است. ناصر خسرو مي گويد: در سور جهان شدم و ليكن بس لاغر باز‌گشتم از سور زين سور ز من بسي بتر رفت اسكندر و اردشير و شاپور گر تو سوي سور ميروي رو روزت خوش‌ باد و سعي مشكور مسعود سعد مي گويد: وقت گل سوري خيز اي نگار بر گل سوري مي سوري بيار « سور » در شعر ناصر خسرو ، مهماني و « سوري » در شعر مسعود سعد ، سرخ معني مي دهد. در گويش امروزي تهران « سور» به معناي « جشن » و « مهماني » بكار مي رود. به معناي جشن در « ختنه سوران » و به معناي مهماني در « سور دادن ». در برخي از گويشهاي ايراني نيز چون كردي ، « سور» معني سرخ مي دهد. پس به اعتباري مي‌توان گفت كه چون در شب چهارشنبه آخر سال آتش مي افروزند و با بوته‌هاي آتش زده ، دل تيره و تار شب را روشن و سرخ فام مي كنند ، از اين‌رو آن شب را « سور» ناميده‌اند. يعني شب چهارشنبه سرخگين و آتشين. يا اگر « سور » را به معني جشن بگيريم يعني چهارشنبه‌اي كه با جشن و شادي همراه است. از دورترين زمان برگزاري اين جشن و چگونگي آيين و شيوة قديمي آن آگاهي بسيار درستي در دست نيست. تنها نوشتة كهني كه از اين جشن به اشاره نام مي برد و پيشينة آن‌را مي نمايد ، كتاب « تاريخ بخارا » است. اين كتاب آنجا كه سخن از « خانه هاي پادشاهان كه به بخارا بوده » به ميان مي آورد ، اشاره به « شب سوري » مي كند و مي گويد: «چون امير رشيد ( عبدالملك بن نوح بن نصر احمد بن اسماعيل ساماني ) از ستور بيفتاد و بمرد ، در شب غلامان به سرا اندر آمدند و به غارت مشغول شدند. خاصگان و كنيزان منازعت كردند و سراي را آتش زدند تا همه بسوخت در وي هر چه ظرايف بود از زرينه و سيمينه همه ناچيز شد ، و چنان شد كه از بناها اثري نماند. و چون امير سديد منصور بن نوح به ملك بنشست ، اندر ماه شوال سال به سيصد و پنجاه به جوي موليان ، فرمود آن سرايه ها را ديگر بار عمارت كردند و هر چه هلاك و ضايع شده بود بهتر از آن به حاصل كردند. آنگاه امير سديد به سراي بنشست. هنوز سال تمام نشده بود كه چون شب سوري چنانكه عادت قديم است آتشي عظيم افروختند ، پاره اي آتش بجست و سقف سراي در گرفت ، و ديگر باره جمله سراي بسوخت و امير سديد هم در شب به جوي موليان رفت تا هم در آن شب خزينه و دفينه همه را بيرون ببرد » از نوشتة تاريخ بخارا چنين برمي‌آيد كه در سده چهارم هجري قمري ، در ايران جشني معمول بوده كه « شب سوري » ناميده مي شده و با آتش افروزي و آتش بازي و شادماني همراه بوده است ونيز « از عادات قديم » ايرانيان مي بوده. بنظر مي رسد كه جشني كه هم اكنون در شب آخرين شب چهارشنبه سال به نام « شب چهارشنبه سوري» برپا مي شود دنبالة همان جشني مي باشد كه مؤلف كتاب تاريخ بخارا از آن به « شب سوري » ياد نموده. علت برگزاري اين جشن در شب چهارشنبه: عربها روز چهارشنبه هر هفته را مانند روز سيزده هر ماه نحس و بد شگون مي دانستند. جاحظ در كتاب « المحاسن و الاضداد » به تنگي و نحسي آن اشاره كرده و مي نويسد: « و الاربعاء يوم ضنك و نحس » اين اعتقاد عربي در زمان حكومت تازيان در ايران ، در انديشة ايرانيان راه يافت و از آن روزگار تا‌كنون ايرانيان هم مانند عربها چهارشنبه را بدشگون و شوم پنداشته و از آن و بلاهاي آن سخت پرهيخته اند و رو به جشن و شادماني و پايكوبي آورده اند. منوچهري دامغاني مي گويد: چهارشنبه كه روز بلاست باده بخور به ساتگين مي خور تا به عافيت گذرد از اين‌رو مي‌توان دريافت كه ايرانيان نو مسلمان صدر اسلام ، براي اين كه شومي و نحسي چهارشنبه آخر سال را ـ كه از هر چهارشنبه ديگر بد‌شگون‌تر بوده است ـ از خود دور كنند ، شب پيش از آن را جشن مي‌‌گرفتند و آتش مي افروختند و به آيين و رسم‌هاي باستاني و ايراني خود به ترانه‌خواني و پاي‌كوبي و دست افشاني مي پرداختند. شايد هم براي از ميان نرفتن و فراموش نشدن آيين « فروردگان » ( جشن ده روزه پايان سال ) آنرا در چنين شبي با مراسم خاص و زيبايي برگزار مي كردند. آيين شب چهارشنبه سوري : در اين روزگار آيين شب چهارشنبه سوري در سراسر خاك ايران با شور و شكوهي فراوان و كم و بيش با رسم و شيوه اي خاص و يكسان گرفته مي شود. در اين گفتار جالب‌ترين رسمهاي مخصوص اين شب را كه پاره اي از آنها ديگر ترك يا فراموش شده ياد خواهيم كرد: بوته افروزي ـ پيش از پريدن آفتاب از لب بام خانه‌ها ، هر خانواده بوته‌هاي خار و گزني را كه از پيش فراهم كرده‌اند روي بام يا زمين حياط خانه ، در سه يا پنج يا هفت «گُله» كُپه مي كنند. با پريدن آفتاب و نيم تاريك شدن آسمان ، زن و مرد و پير و جوان گرد هم جمع مي آيند و بوته‌‌ها را آتش مي زنند. در اين هنگام از بزرگ تا كوچك هر كدام سه بار از روي بوته‌هاي افروخته مي پرند و در هر بار چنين مي خوانند: « زردي من از تو ـ سرخي تو از من ». [4] بوته ها كه سوخت و خاكستر شد ، زني خاكستر آن را در « خاك انداز » جمع مي‌كند و آنرا از خانه بيرون مي برد و در سر چهار راه مي ريزد. در بازگشت به خانه، در خانه را سخت مي كوبد. كسي از درون خانه مي پرسد: كيه؟ او مي‌گويد: منم مي پرسد: از كجا آمده‌اي؟ مي‌گويد: از عروسي مي پرسد: چي آورده‌اي؟ مي گويد: تندرستي. در اين هنگام در خانه را به رويش مي گشايند و همراه او تندرستي را براي يك سال به درون خانة خود مي آورند. فالگوش نشيني ـ آسمان كه تاريك شد و شناسايي مردم دشوار. زنان و دختراني كه آروزي شوهر كردن دارند ، يا آرزوي زيارت و چيزهاي ديگر ، نيت مي كنند و از خانه بيرون مي روند و در سر راه و گذر مردم يا سر چهار سو مي ايستند يا مي نشيند و بي آن كه شناخته شوند گوش به سخنان رهگذران مي سپارند. نيك و بد سخن رهگذران براي فالگوش نشينان فال است. اگر نخستين رهگذراني كه از برابر آنها مي گذرند ، سخنان دلنشين و شاد بگويند، برآمدن حاجت و آرزوي خود را حتم مي دانند. اگر سخنان تلخ و اندوه‌زا بگويند ، رسيدن به مراد و آرزوي خود را ممكن نخواهد دانست. قاشق زني ـ زنان و دختران آرزومند و حاجت دار ، قاشقي با كاسه اي مسين بر مي‌دارند و شب هنگام در كوچه و « پس كوچه » به راه مي افتند. در برابر در هفت خانه خاموش و بي سخن ، قاشق را پي در پي بر كاسه مي زنند صاحب خانه كه با چنين رسمي آشناست و مي داند « قاشق زنان » چه مي خواهند ، چيزي در كاسة آنان مي گذارند. اين چيز ممكن است پول باشد يا شيريني و آجيل و برنج و بنشن يا چيزهاي ديگر. « قاشق زنان» اگر در قاشق‌زني چيزي بدست نياوردند از برآمدن آرزو و حاجت خود نااميد خواهند شد. بخت گشايي – تهراني‌ها براي گشودن بخت دختران « در خانه مانده » « بخت بسته»، درشب چهارشنبه آخر سال كارهايي مي‌كردند كه سخت به سودمند‌بودن آنها باور داشتند. مثلاً: _ پس از بوته افروزي ، زني « نيم سوزي » از زير ديگ پلو‌ي شب چهارشنبه برمي‌داشت و با آن در پي دختر « در خانه مانده » مي كرد و او را از خانه بيرون مي راند. _ پيش از « آفتاب غروب » زني به دباغخانه مي‌رفت و جامي از آب آن برمي‌داشت و به خانه مي‌برد و آن را در « تنگ غروب » روي سر دختر « ترشيده » مي‌ريخت. _ زني پيشِ دامنِ پيراهنِ دختر بخت بسته را بر مي چيد و با چاك پايين يقه‌اش با قفلي مي بست. شب هنگام او را به سر چهار راه مي برد و مي ايستادند. دختر خاموش مي ايستاد و زني كه همراه او بود كليد قفل را به يكي از مردان رهگذر – البته بيشتر مردان جوان – مي داد و از او ميخواست تا قفل بستة جامة دختر را باز كند. جوان اگر در خواست زن را مي پذيرفت و قفل جامة دختر را مي گشود ، به عقيده ايشان بخت دختر باز مي شد و بختِ « گشايندة قفل » بسته. _ تا چندين سال پيش ، زنان سياه بخت و دختران بخت بسته براي سفيد بختي و گشايش بخت خود به ميدان ارك تهران ، كه در آن توپي بنام « توپ مرواريد »گذاشته شده بود، مي رفتند و نيت مي كردند و روي توپ مي نشستند يا از زير لوله آن مي‌گذشتند. گاهي هم زنان حاجتمند براي رسيدن به مراد و برآمدن آرزو ، تكه پارچه اي را به توپ « دخيل » مي بستند. [5] _ دختر يا زنِ بخت بسته براي گشايش بخت خود ، گوشه‌اي از چادر يا دامن يا پيراهن يا چهار قد خود را گره مي زد و به سر چهارسو يا گذر مي رفت و مي ايستاد و از نخستين رهگذري كه از برابرش مي گذشت ، درخواست مي كرد تا گره جامه‌اش را بگشايد. _ تنگِ غروب شب چهارشنبه‌سوري دختر يا زنِ كاربسته و « سياه بخت » ، براي خريدن « كُندر» و « وِشا » و اسپند به سه دكان رو به قبله مي رفت. از دكان اول و دوم اين سه چيز را تقاضا مي كرد ولي تا فروشنده سرگرم آماده كردن آنها مي شد ، از دكان بيرون مي رفت و مي گريخت. سرانجام كندر و وشا و اسپند را از دكان سوم مي خريد و به خانه مي‌برد و براي گشودن بخت و كار خود دود مي كرد. كوزه شكني – تا چندين سال پيش كه در ميدان ارك تهران نقاره‌خانه‌اي بود ، زنان تهراني به آنجا مي رفتند و كوزة نو و آب نديده‌‌اي را از بالاي سر در نقاره‌خانه به زمين مي افكندند و مي شكاندند. زناني هم كه نمي توانستند به ميدان ارك بروند كوزه را از سر بامِ خانة خود به زمين مي انداختند اين زنان چنين مي‌پنداشتند كه قضا و بلايي را كه در كوزه كرده‌اند با دور انداختن و شكاندن آن از ميان خواهند برد و براي مدت يك سال قضا و بلا را از خانواده خود دور خواهند كرد. فال گرفتن با كوزه – زنان و دختران جوان گرد‌هم فراهم مي آمدند و كوزة دهان‌گشادة كوچكي را در ميان خود مي گذاشتند و هر يك چيزي را بنام خود نشان مي گذاشتند و در كوزه مي انداختند. زني هم چند تكه كاغذ « تا شده » را كه به روي هر يك از آنها غزلي از حافظ نوشته شده بود در كوزه مي افكند. آنگاه دختر نابالغي دست در كوزه مي كرد و كاغذي را با يكي از نشانه‌ها بيرون مي آورد. در اين هنگام زني از ميان آنها كاغذ را باز مي‌كرد و غزل آن را مي خواند. معناي اين شعر پاسخ نيت و فال دختر يا زني بود كه نشانه‌اش با كاغذ از كوزه بيرون آمده بود. باطل كردن سحر و جادو – براي باطل كردن سحر و جادو از خانه و گشايش كار « قلياب » يا « قلياب سركه » درست مي كردند و آن را در چهار كُنج خانه و اتاق و سر در كوچه مي پاشيدند و مي گفتند: هر كس كرده جادو عادل – من مي كنم جادو باطل. پختن آش ابودردا و آش بيمار – خانواده‌هايي كه بيمار يا حاجتي داشتند براي بر‌آمدن حاجت و بهبود يافتن بيمارشان نذر مي‌كردند و در شب چهارشنبه آخر سال « آش ابودردا » و آش بيمار 13 مي پختند و آن را اندكي به بيمار مي خوراندند و بقيه را هم درميان فقرا پخش مي كردند. گذراندن كودك نحس از زير نقارخانه - براي بريده شدن « غَش » و « ريسه » كودك شير خوار و از ميان بردن « نحسي » اش ، او را به ميدان ارك مي بردند و سه‌بار از زير نقاره‌خانه و لولة توپ مرواريد مي گذراندند. همچنين در كوزه‌اي گندم مي ريختند و آن را بر زمين مي زدند و مي شكاندند تا گندمش روي زمين پخش بشود و پرندگان آن را بخورند. تقسيم آجيل چهارشنبه سوري – زناني كه نذر و نيازي كرده بودند در شب چهارشنبة آخر سال ، آجيلي هفت مغز بنام « آجيل چهارشنبه سوري » از دكان رو به قبله مي خريدند و پاك مي كردند و ميان خويش و آشنا پخش مي كردند و مي‌خوردند. [6] – آقاي دكتر محمد مقدم واژه « شنبه » را فارسي و به معناي « نيم شب » دانسته است. براي آگاهي بيشتر نگاه شود به مقالة ايشان تحت عنوان « چهارشنبه سوري » در مجله دانشكدة ادبيات ، شماره 3، سال 5. – نام هر يك از روزهاي «اندرگاه» به ترتيب چنين است: اَهُنَد ْ، اَشْنَد ْ، اسفندارمذ ، اَخْشَتَرْ ، َوِهشْت و شت. – نام سي روز ماه ايراني به ترتيب چنين است: هرمز ، بهمن ، ارديبهشت ، شهريور ، اسفندارمذ ، خرداد ، امردا د، دي به آذر ، آذر ، آبان ، خور ، ماه ، تير ، جوش ، دي به مهر، مهر، سروش ، رشن ، فروردين ، بهرام ، رام ، باد ، دي به دين ، دين ، ارد، اشتاد ، آسمان ، زامياد ، مار اسفند ، انيران. – نوزدهمين روز از فروردين ماه . – تهرانيها عقيده دارند كه در شبهاي جمعه مردگان آزادند ، و روح هر يك از آنها به خانه هاي خود باز مي گردند. از اين رو در شبهاي جمعه چراغ خانه را زودتر از شبهاي ديگر و پيش از « آفتاب زردي » روشن مي كنند. همچنين درميان روستاييان و كوه نشينان پاره اي از نقاط مختلف مازندران جشني به نام « بيستِ شش » در شب و روز بيست و ششم « نوروز ماه » ( چهارمين ماه از گاه شماري ويژة مازندراني ها كه به نام « فُرس قديم » خوانده مي شود. ) برگزار مي شود كه بازماندة جشن باستاني « فروردگان » است. از رسمهاي معروف شب بيست و شش يكي « سو» نهادن ( سو: چوبي است كه بر يك سر آن « جُل » آغشته به نفت يا هر مواد سوختني ديگر بسته و افروخته‌اند ) بر سر مزار درگذشتگان و بر سر چشمه‌ها و سقاخانه و مسجد و تكيه و درگاهِ خانه‌هاست. ديگر پختن شير برنج يا خوراكهاي ديگر و پخش كردن آن درميان مردم براي آمرزش روان مردگان است. از مراسم روز بيست و شش ، رفتن به زيارتگاه و جشن گرفتن و شادي كردن و خيرات براي آمرزش اموات است. براي اطلاع از تقويم مخصوص و جشن هاي باستاني مازندرانيها نگاه كنيد به مقاله اي از اين نويسنده زير عنوان يادداشتي دربارة: « گاه شمار ي و چند جشن در مازندران » مجله پيام نوين شماره 7- سال 1345. – اين كتاب را ابوبكر محمد بن جعفر نرشخي (348-276) در نيمة نخست سده چهارم هجري قمري به زبان عربي و به نام امير حميد ابو محمد نوح بن نصر ساماني (پادشاهي او 343- 331) نوشته است. كتاب نرشخي را يك بار ابو نصر احمد قبادي در آغاز سده ششم هجري با برداشتن پاره اي از مطالب آن و افزودن مطالبي ديگر بر آن به فارسي برگرداند و بار ديگر محمد بن زفر بن عمر اين كتاب برگردانده شده را در سال 574 كوتاه و فشرده كرد و به صورت كتابي در آورد كه اكنون در دست است. – تاريخ بخارا ، تصحيح مدرس رضوي ، چاپ تهران ، سال 1317، صفحه 32. – المحاسن و الاضداد ، چاپ مصر ، صفحه 277. – بعضي از مردم شهرها و دهات ايران جشن چهارشنبه آخر سال را به مختار ثقفي نسبت مي‌دهند و مي‌گويند چون در يك چنين روزي مختار بر دشمنان خاندان حسين بن علي پيروز آمد و همه آنها را كشت و آن را جشن گرفتند و از آن پس مسلمانان ايران همه ساله شب چهارشنبه آخر سال را به بزرگداشت آن روز جشن مي گيرند و شادي مي كنند و آتش مي افروزند. - « توپ مرواريد » توپي بود كه در سال 1233 هجري قمري به زمان پادشاهي فتحعليشاه قاجار ، بوسيله « اسماعيل اصفهاني» ساخته شده بود. اين توپ ميان مردم تهران به « توپ نادري » هم مشهور بود. – براي درست كردن قلياب يا قلياب سركه ، تكه‌اي از قلياي خشك را در هاون برنجين مي انداختند و هفت دختر نابالغ همسايه را فرامي‌خواندند تا آن را بكوبند و با آب يا سركه بسايند و در هم آميزند . اين هفت دختر در هنگام كوبيدن قلياب دستهاي خود را از ميان دو پا در مي آوردند. - « آش ابودردا» را مانند آش رشته مي پختند و تكه‌اي از خمير را به ريخت مرد و زني (يعني ابودردا و زنش) درست مي كردند و در آش مي انداختند. 13-« آش بيمار » يا «آش امام زين العابدين » مانند آش هاي معمولي ولي از بار و بنشي كه از قاشق زني به دست آمده ، يا از موادي كه از پول به دست آمده از قاشق زني فراهم شده بود درست مي كردند . 14- هفت مغز : پسته ، فندق ، بادام ، توت خشك ، خرما ، نخودچي و كشمش. نشریه هنرومردم دوره5،‌ش 53 و 54 ( اسفند 45 و فروردين 46 ): ص2-6

انتشار و فروش  کتاب " رامسر در آینه ی گردشگری (راهنمای تورگردی)"

https://s32.picofile.com/file/8478637484/%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D8%AC%D9%84%D8%AF_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C_%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C.jpg

پیش­گفتار

"قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَیفَ كَانَ عَاقِبَه الْمُكَذِّبِینَ"

﴿سوره الانعام، آیه 11)

رامسر، از غربی ­ترین شهرستان­ های استان مازندران است. این شهر مقصد مناسبی برای استفاده همزمان از اکوسیستم ­های متنوّع جنگل، کوه و دریا همراه با اَماکن مقدّس مذهبی، قلعه ­های تاریخی، موزه ­ها و توریسم سلامت برای گردشگران داخلی و خارجی است. رامسر، سوّمین شهر پرباران کشور بعد از انزلی و بابلسر می­ باشد .چای، برنج، گل گاوزبان، مرکبات و فندق از مهمّترین محصولات کشاورزی و باغی آن هستند. این خطّه سرسبز از کشور ایران دارای مردمی خونگرم، پرتلاش و مهمان­ نواز است که با لهجه شیرین گیلکی صحبت کرده و به کار کشاورزی و دامپروری بیشتر در روستاها و حومه شهرها می ­پردازند. ساخت و سازهای شهری به سبک اروپایی از سال 1312 شمسی به بعد چهره جدیدی را برای آن رقم زد تا آنجا که هم­ اکنون یکی از بهترین شهرهای گردشگری در ایران و جهان به شمار می­ رود.

رامسر دیروز، دارای تاریخی درخشان و طبیعتی بسیار شگفت ­انگیز برگرفته از ساحلی زیبا، رودهای پرآب، جنگل­ های انبوه، مراتع سرسبز و کوهستان­ های پر برف در فصول سرد سال بود.

رامسر امروز، با ساخت­ و سازهای شهری و خیابان­ کشی از سال 1312 گسترش و توسعه یافت از این به بعد علیرغم ایجاد زیرساخت­ های مناسب برای توسعه گردشگری، رفته ­رفته از حریم طبیعت و دامنه­ های جنگلی آن کاسته و به حریم شهرنشینی در آن افزوده شد. در طول کمتر از یک قرن لطمه ­های زیادی بر این شاهکار طبیعت وارد آمد که جبران ناپذیر است.

رامسر فردا، نیازمند برنامه ­ریزی جامع جهت حفظ ذخایر طبیعی، فرهنگی، تاریخی و همکاری بیشتر مردم و سازمان­های مردم نهاد(NGO) است تا همچنان نام آن را در بخش­های مختلف توریسم شهری، روستایی و بر بلندای قلّه رفیع گردشگری پایدار نگه دارند.

در این کتاب سعی شده است با توجه به وجود منابع مُستدل از کتاب ها و منابع مختلف علمی، رامسر و تقریبأ هرچه در اوست با توضیحات جامع شرح داده شوند تا راهنمای مناسبی برای گردشگران، علاقمندان و پژوهشگران باشد و آنها را از مراجعه به منابع غیر مُستدل علمی و بعضأ مطالب غیر صحیح باز دارد. برخی مطالب و عکس ­های این مجموعه با کمک عبدالله کیوانی، موسی عطوفت شمسی (هِلِر)، مسعود عطوفت شمسی، سعید میرطالبی، محمدحسن کتابتی، علیرضا رضی­ کاظمی(وب سایت رامسرسیتی)، نظر شمشادی(یدالله حسن نژاد)، میثم تالش­ کاظمی، اینترنت، آقای مهندس کفاشی، آقای مهندس نحوی و آقای مهندس لاریجانی و سایر افراد علاقمند تهیه شده است. با تمام سعی و کوشش اینجانب با نگرشی علمی و به دور از گمانه ­زنی­های نادرست و گمراه­ کننده، اذعان می­ دارد این کتاب خالی از اشکال نیست،

در صورت تمایل می ­توانید انتقادات و یا پیشنهادات خود را به آدرس نگارنده ارسال فرمایید.

mwtokasi@yahoo.com تلفن :09366348680

توجه:

در این کتاب جاذبه های گردشگری شهرستان رامسر در سه بخش جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی مورد توجه قرار گرفته و در بخش ضمائم شماره تلفن مراکز گردشگری، هتل ها، بومگردی ها و غیره لحاظ شده است. این کتاب به بسیاری از سؤالات دانش ­آموزان، دانشجویان، مهمانان، گردشگران، مهاجرین به رامسر، مدیران غیربومی و آنهائی که آشنایی کمتری با رامسر دارند، پاسخ می­ دهد و منبع دقیق و مناسبی برای راهنمایان تورگردی در این خطّه سرسبز در حاشیه جنوبی دریای خزر است.

*علاقمندان جهت تهیه این کتاب می توانند از طریق تماس تلفنی با نگارنده

(شماره تلفن: 09366348680) یا به آدرس های ذیل مراجعه حضوری فرمایند.

https://s32.picofile.com/file/8478663384/%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B1_360.jpg

فروشگاه تهران

خیابان ولعیصر، نبش خیابان دكتر فاطمی، انتشارات بدرقه جاویدان

تلفن: 4-88975581

فروشگاه رامسر

میدان امام، جنب پل، كتابفروشی شمس

تلفن: 55254825-011

سخت سرشناسی یا رامسر پژوهی کدام یک درست تر است!

سخت سر شناسی یا رامسرپژوهی کدام یک درست تر است!

محمد ولی تکاسی mwtokasi@yahoo.com

شهرستان رامسر، یکی از غربی ترین شهرهای استان مازندران است که از سمت شمال به دریای خزر، از سمت شرق به تنکابن، از سمت غرب به چابکسر(استان گیلان) و از سمت جنوب به منطقه قزوین با پوشش انبوهی از درختان جنگلی بازمانده از جنگل های هیرکانی و با کمترین فاصله رشته کوههای البرز با دریای خزر در منطقه تله کابین و کوههای ایلمیلی و مارکوه محدود شده است. فلسفه انتخاب شهر نمونه هدف گردشگري رامسر بواسطه نزديكي كوه و دريا كه جادبه هاي طبيعي و خدمات خاص مورد نياز گردشگران را در خود دارد از مهمترين وي‍ژگي هاي منحصر به فرد اين شهرستان داشتن همزمان معماری شهری به همراه معماری سنّتی و روستایی با جلوه هایی زیبا و کم نظیر از نقاشی طبیعت است. رامسر به «سخت سر» معروف بوده است و در واقع؛ منطقه رامسر را در روزگاران کهن، "گرمه رود" نیز می‌گفتند و پس از آن تا انقراض قاجارها سخت سر یا سوخته سر مُصطلح بود که یکی از دلایل این نامگذاری، وجود صخره‌های آهکی و زمین‌های سخت در آن بوده است. در سال 1350 طرح جامع توسعه جهانگردی در ایران بین سازمان برنامه و شرکت خارجی توریست کنسولت به مطالعه همزمان بازارهای موجود، تقاضا برای جهانگردان در کشور، بررسی سیاست ها، منابع، اولویت ها(در استان¬ها) و تسهیلات جهانگردی ایران می پرداخت و طرح جامع تفضیلی جهانگردی تعریف شد(از مهر 1350 تا بهمن 1352). بر اساس طرح جامع جهانگردی کرانه های دریای خزر (مهندس مشاور امکو-داکسیادیس) توسعه شهرستان رامسر بر اساس تعریف همه جانبه مجموعه شهر گردشگری رامسر و جلوگیری از احداث ساختمان های چند طبقه و تقسیم شدن اراضی به قطعات کوچک¬تر آغاز شد ولی در سال های بعد با روی کارآمدن برخی مدیران کم تجربه و درهم ریختن این نظام و صدور مجوزهای ساخت و ساز بدون هدف، به جنبه های طبیعی نظیر جنگل های هیرکانی بازمانده از عصر یخبندان، زیباسازی پلاژها و ساحل دریا، ساخت هتل¬ها و تجهیز امکانات رفاهی و تفریحی جهت جلب گردشگران بیشتر توجه شد در صورتی که از جاذبه های دیگر شهرستان رامسر علاوه بر موارد فوق می¬توان به توریسم سلامت و ساخت بیمارستان منطقه ای، ژئوتوریسم و زمین شناسی، توریسم مذهبی و تاریخی (به دلیل قدمت بیشتر از 2000 ساله منطقه سخت سر و حومه آن ،حکومت سادات مؤیدی و خوانین)، وجود قلعه ها و غارهای تاریخی و غیره اشاره نمود که نیازمند بحث و بررسی های بیشتر کارشناسی است. از طرفی وجود گویش وران با لهجه های متفاوت و همچنین کلمات و اصطلاحات خاص و ویژه منطقه سخت سر(که در مناطق همجوار آن رایج نیستند)، دست دانش پژوهان را در حوزه ادبیات شفاهی و مکتوب باز گذاشته است. با انجام فرهنگ سازی پذیرش گردشگران در بین مردم و واگذاری صنعت گردشگری به بخش خصوصی و به جهت هدفمندنمودن نتایج کار محقّقین و دانش پژوهان در مورد رامسر و هر چه در اوست چند مورد ذیل پیشنهاد می گردد تا در هم اندیشی¬های سالانه انجمن اهل قلم، دست اندرکاران نشریه ارزشمند سَمَن رام سر و یا مجامع علمی و فرهنگی دانشگاهی مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد :

1- بر اساس نظرات کارشناسان چند شرکت مشاوره ای، توسعه شهرستان رامسر از سال 1310 لغایت تاکنون به شکل فعلی و امروزی طرّاحی و اجرا شده است در حالی که قدمت این منطقه از ساحل خزر به چندین قرن می رسد و اطلاعات موجود از سابقه تاریخی منطقه سخت سر خیلی کمتر از حد نیاز می باشد لذا شایسته است از کلمه "سخت¬سر شناسی" به جای "رامسرپژوهی" در عناوین موضوعی تحقیق استفاده بیشتری شود.

2- وجود دانش پژوهان و محقّقین رامسری در اقصی نقاط کشور و جهان در رشته های مختلف علمی و علاقمندی برخی از افراد به موضوع پژوهش محوری و به جهت پیشگیری از تحقیقات گُسسته و یا موازی در مورد شهرستان رامسر، اهمیّت انجام یک جلسه هم اندیشی بین علاقمندان و فرهیختگان به کمک اصحاب رسانه با "موضوع سخت سرشناسی" را دوچندان می کند.

3- استفاده از نیروی جوانان تحصیلکرده و جزء نگر در همه جای میهن بیان شده ولی کمتر در مرحله اجرا به آن توجه می¬گردد. شایسته است از این نیروی فعّال و ارزشمند آینده ساز برای انجام کارهای تحقیقاتی علمی و پژوهش های میدانی جهت اخذء مدارک دانشگاهی خود استفاده بیشتری شود.

4- پیشنهاد می¬گردد جهت به بارنشستن نهال هم اندیشی¬ها و استفاده از خِرَد جمعی، بخشی در یکی از انجمن های مردم نهاد شهرستان رامسر نظیر "انجمن دوستداران میراث فرهنگی رامسر" و یا در "خانه سَمَن رامسر" افتتاح شود تا با همکاری با مراجع آکادمیک و دانشگاهی تحقیقات انجام شده لغایت تاکنون در ابتدا جمع آوری و سپس موضوعات تحقیق جمع بندی شوند و مسیر تحقیقات در این زمینه تعریف و مشخص شود تا چراغ راه آیندگان گردد.

محمد ولی تکاسی 28 آبان ماه 1395

اطلاعیه پرنده نگری در شهرستان رامسر

https://s5.picofile.com/file/8363927842/%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%87_%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87_%D9%86%DA%AF%D8%B1%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B3%D8%B11.jpg

فر چوبی برای خشک کردن چای در منزل کشاورزان

https://s30.picofile.com/file/8472046692/%D9%81%D8%B1_%DA%86%D9%88%D8%A8%DB%8C_%D8%AE%D8%B4%DA%A9_%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86_%DA%86%D8%A7%DB%8C.jpg

فیلم مراحل خشک کردن چای

فر چوبی برای خشک کردن چای در منزل کشاورزان

https://s30.picofile.com/file/8472046692/%D9%81%D8%B1_%DA%86%D9%88%D8%A8%DB%8C_%D8%AE%D8%B4%DA%A9_%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86_%DA%86%D8%A7%DB%8C.jpg

فیلم مراحل خشک کردن چای

سلام محرم(شعر گیلکی رامسری)

این ماه در مکتب تشیع یادآور نهضت حضرت سیدالشهدا و حماسه‌ جاودان کربلاست. همچنین آغاز مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است، که مردم را به امور اعتقادی خویش آشنا می‌کند و دستورات دین خود را از حسینیه‌ها و تکایا و مساجد به خانه‌های فکر و دل خود به ارمغان می‌برند.

https://www.asrupload.ir/moallaa/tasavir/96/06/emam-hosein532.jpg

اللٌهمَ ارزُقنی شَفاعَته الحُسین یُوم الوُرود.

سِلام مُحرَّم

هَندَه بمَه محرٌم می دلِ غُصٌه بگیتِه می چُم ِ آب رِوانَه، تِرَرِه یا ایمام حسین

* باز ماه محرم آمد و غصه دلم را فراگرفته اشک‌هایم برای تو روان شده‌اند یا امام حسین

اگر یِزیدِشان هَلِه هَندِه نَفَس کَشِنِن خدایا بَرِسان فِریاد رَسی یا ایمام حسین

* اگر یزیدیان باز هم نفس می‌کشند (زنده‌اند) خدایا فریادرسی برسان یا امام حسین

محرٌم شُب مِرَرِه مثل روز روشِنِ اگر گوشِه چشمی مِرِه نیا بُکنی یا ایمام حسین

* شب محرم برای من مثل روز روشن است اگر گوشه چشمی به من نگاه کنی یا امام حسین

هر سال محرٌم که بونو یاد تو آرزو کانِم که بِیَم در کنار تو یا ایمام حسین

* محرم هرسال که از تو یاد می‌شود آرزو می‌کنم در کنار تو بیایم یا امام حسین

دوبارِه آتِشی بونِم گُر گیرَنِم وقتی اَلَن وینِم وضعِ کربِلایَه یا ایمام حسین

*دوباره عصبانی و بر افروخته می‌شوم وقتی که وضع فعلی کربلا را می‌بینم یا امام حسین

فقیر و غنی همه تِرَرِه سینه زَنِن تی بی کَسی یَرِه، تی مظلومیتَ رِه یا ایمام حسین

* پولدار و ثروتمند همه به خاطر تو به سر و سینه می‌زنند برای تنهایی و مظلومیت تو یا امام حسین

زمین کربلا یِه تیکِه از خاک بهشتِه چون هَلِه کمی از بوی تو دَرِه یا ایمام حسین

* زمین کربلا تکه ای از خاک بهشت است چون هنوز هم کمی از بوی تو دارد یا امام حسین

هرسالی که هَنِه، تی داغ تازه تر بونو ولی کیه که بهتر بیشناسَه تِرِه یا ایمام حسین

* در هر سالی که می‌آید داغ تو تازه می‌شود چه کسی تو را بهتر خواهد شناخت یا امام حسین.

محمد ولی تکاسی

محرم 1433​​​​​​

دوبیتی گیلکی رامسری

استفاده از ترانه ها و خواندن دوبیتی های عاشقانه در مراسم جشن و شب نشینی ها و یا در هنگام انجام کار و کشاورزی و باغداری همیشه یکی از راههای گذراندن اوقات فراغت در بین اقوام مختلف در کشور عزیزمان ایران به ویژه در گیلان و مازندران بوده است. این اشعار بسته به شرایط اقتصادی و اجتماعی و نوع شغل افراد که بیشتر با طبیعت سر و کار دارند می باشد. در اغلب این ترانه ها از اصطلاحات و واژه های گیلکی اصیل و قدیمی تر استفاده می شود و از نکته سنجی و آگاهی مردم گیلک زبان در به کاربردن آنها در جای مخصوص خودش در هنگام خواندن این اشعار حکایت دارد.

https://irs01.wisgoon.com/irs01/65/85/42/67/irs01_s3old_1547419502294602.jpg

این اشعار با روح و جان مردم آمیخته شده و بر زبانشان جاری می شود و نسل به نسل با تلطیف شدن آوایی و ایجاد تغییراتی بر حسب زمان و مکان از شکل اصلی خارج شده و به شکل امروزی به دست ما رسیده است.

نمونه اشعار گیلکی:

دل من و دل من و دل من

تی هردو بال واکن(بازکن) تی هر دوبال منزل من

تی هر دو بال واکن تا من بخوابم

دیگر ناجه(آرزو) نمانه بر دل من

******************************

دوراجی(راه دور) بمابام خو یاره بِنِم

دو راجی نِمَابام دیواره بِنِم!

دوراجی بمابام نامزد بازی

زن پَر(پدرزن)، مِره برسی یَه جنگل فورازی(جنگل آبادکردن)

*در گذشته داماد برای عروسی گرفتن می بایست برای پدرزن آینده خود کار کشاورزی انجام می داد و یا در کارهای فنی و شغل پدرزن به او کمک می کرد.

******************************

تو آب(آو) این دَس مو آب(آو) اُن دَس

تو بلند بالا تی آبرو پیوَست(پیوس)

تو بلندبالا می عاج گردن

هر کس دل بَدِه وَنه هونو باردِن

و.....................

خرج رامسر بیشتر از دخل آن است!!

https://s31.picofile.com/file/8473612092/ramsar_%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF1402.jpg

عکس: محمدولی تکاسی(اسفند 1402)

رامسر، یکی از شهرهای هدف نمونه گردشگری استان مازندران و مورد توجه اغلب گردشگران داخلی و خارج از کشور و محل مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت علی الخصوص در نیمه اول سال است. با هجوم مسافران و کمبود زیرساخت هایی نظیر جاده های مناسب بویژه در مسیرهای روستایی و کمبود برخی از امکانات تفریحی نظیر کمپ های گردشگری با امکانات مُکفی در مسیر دریا، کوه ها و جنگل بر مشکلات پذیرایی از مهمانان نوروزی و فصل گرم سال هر ساله اضافه می گردد که نیازمند فکر عاجل و راه حل مناسب برای حل آنها توسط مسئولان و مردم است.

با توجه به احداث بناها و ویلاهای از سنگ و آهن که هیچ سنخیتی با طبیعت زیبای رامسر ندارند در دل جنگل ها و کنار رودخانه ها و ایجاد مشکلات ریز و درشت نظیر کمبود فضای پارکینگ بر اساس تعداد آپارتمان ها در کوچه ها و ورود فاضلاب شهری به رودخانه ها و دریا و مرگ خاموش گونه های گیاهی و جانوری احتمالا در چند دهه دیگر ما شاهد زیبایی ها و جاذبه های گردشگری رامسر نظیر سال های قبل نخواهیم بود. لذا می توان احتمال داد درآمد اقتصادی ناشی از ورود گردشگران داخلی و خارجی به رامسر و عدم اجرای اصول اولیه در توریسم پایدار کمتر از هزینه های انجام شده برای سرپانگهداشتن این شهر جهت جذب مسافران و گردشگران است. به عبارت دیگر خرج رامسر بیشتر از دَخل آن است. لذا به جای خودگردان شدن این شهر از درآمد حاصل از اقتصاد توریسم، ما هر ساله نیازمند تزریق اعتبارات استانی بیشتر و کمک های بلاعوض از منابع خصوصی و مردمی در زمینه گردشگری برای این شهر هستیم.

آقای حسین سروری(معاون فرماندار رامسر):شهر گردشگری رامسر که سالانه میزبان صدها هزار گردشگر داخلی و خارجی است امکانات آن متناسب با حجم گردشگران نیست و شهرداری ها باید تلاش مضاعفی در این بخش داشته باشند. اعتبارات شهرداری های منطقه و درآمدشان صرف جمعیت شناور شده که به همین خاطر شهرهای گردشگرپذیر مثل رامسر به حمایت نیاز دارند.

سروری تصریح کرد : در راه میزبانی از مسافران چاره ای نیست که به توان و امکانات داخلی خود اتکا نماییم. معاون فرمانداری رامسر با بیان اینکه بین امکانات دولتی و خدمات تفریحی توریستی بخش های مختلف ازجمله بخش خصوصی فاصله است، گفت: ما نتوانستیم این دو بخش را به هم وصل کرده تا از منافع گردشگری بهره مند شویم.

چرخ ریسک سر آبی( Cyanistes caeruleus) (لهجه گیلکی رامسری: کافره)

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/86/Eurasian_blue_tit_Lancashire.jpg

چرخ‌ریسک سرآبی یا چرخ‌ریسک آبی اوراسیایی پرنده‌ای است از تیره شاخه نشین و از خانواده چرخ‌ریسکان می باشد.

در شهرستان رامسر و غرب مازندران و شرق گیلان به " گنجشک کافره" معروف است.

این پرنده که در اروپا و غرب آسیا زندگی می‌کند معمولاً لانه خود را در سوراخ درختان میسازد و از حشرات و عنکبوت‌ها تغذیه می‌کند، طول این چرخ‌ریسک ۱۲ سانتی‌متر، طول دو بال ۱۸ سانتی‌متر و وزن آن ۱۱ گرم می‌باشد، عمر این پرنده به‌طور متوسط سه سال می‌باشد اما بیشترین عمر ثبت شده دربریتانیا ۱۰ سال و سه ماه و در جمهوری چک ۱۱ سال و هفت ماه بوده‌است.

یادگیری خامه‌خواری از شیشه‌های شیر

پرندهٔ آبی رنگ کوچکی با اسم علمی پاروس کائرولئوس Parus caeruleus در اروپای غربی اخیراً یاد گرفته‌است که ورقهٔ آلومینیومی سر شیشه‌های شیر را که صبح‌ها روی پلکان جلوی در منازل گذاشته می‌شود باز کند و خامهٔ آن را بخورد. این طرح رفتاری دارد به تقلید در تمام قارهٔ اروپا پخش می‌شود، و اگر شیرفروشان به این نحو توزیع شیر ادامه دهند، دیر یا زود ممکن است این پرندگان کوچک منقارهایی پرورش دهند که برای بهره‌برداری از این منبع جدید و با ارزش غذایی شکل مناسب‌تری داشته باشد .

منبع: سایت پرنده نگری ایرانیان

از انواع چرخ ریسک ها به چرخ ریسک هیرکانی نیز می توان اشاره کرد.

فر چوبی - خشک کردن چای

https://s30.picofile.com/file/8472046692/%D9%81%D8%B1_%DA%86%D9%88%D8%A8%DB%8C_%D8%AE%D8%B4%DA%A9_%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86_%DA%86%D8%A7%DB%8C.jpg

عکس: محمد ولی تکاسی(موزه میراث روستایی گیلان بهمن 1402)

بعد از چیدن برگ های سبز چای توسط کشاورزان زحمتکش، آنها را به مدت یک شبانه روز در سایه می گذارند و هر چند ساعت یکبار آنها را به هم می زنند تا برگ های چای رطوبت خود را از دست داده و پلاس شوند . سپس آنها را جمع کرده و در داخل طشت چوبی ای به نام “لاکه” قرار می دهند و با دست و پا مالش می دهند،بیش تر آن را با دست انجام می دادند که باعث تغییر رنگ چای از سبز به سیاه می شود .

سپس آنرا در داخل ظرفی به نام “فر” قرار می دادند که از تورهای سیمی درست شده بود و در زیر آن آتش زغال را روشن می کردند تا همه برگ ها خشک شوند . چای بدست آمده ازین روش را ، چای دستی می گویند .

*در زبانزد گیلکی رامسری به دلیل خوش طعم و خوشرنگ بودن چای دستی و خانگی آن را به " خون کبوتر" تشبیه می کردند.

در گذشته تهیه چای بسیاری از خانوار های چایکار در گیلان و مازندران که اندکی باغ چای داشتند و قابل عرضه به بازار نبود از این طریق صورت میگرفت علاوه بر مصرف سالانه خانواده، گاها روانه بازار نیز می شد که در حال حاضر با ورود چای کارخانه ای به بازار این حرفه خانگی نیز به فراموشی سپرده شده است.

منبع مطلب : وبلاگ نصیر محله nasirmahaleh.persianblog.ir

صندوق چوبی (لهجه گیلکی رامسری: چو صُندوق)

صندوقچه چوبی،

یکی از پرکاربرترین لوازمی است که در روزگار قدیم مورد استفاده قرار می گرفت؛ البته این روزها استفاده از صندوق چوبی در دکوراسیون، جنبه نوستالژیک دارد. به خاطر داشته باشید که صندوقچه چوبی یک پیشنهاد عالی برای دکوراسیون کلاسیک بوده و زیبایی آن را به شدت افزایش می دهد. با صرف نظر از اینکه صندوقچه ها اکنون بیشتر جنبه دکور دارند باید گفت که در گذشته این وسیله کاربردهای مختلفی در زندگی روزمره مردم داشت. جایی برای نگهداری مدارک، استفاده به عنوان یک جعبه زیورآلات، جایگاهی برای ذخیره گندم، برنج، حبوبات و یا لباس های خاص و انواع پارچه ، زیورآلات و اشیای عتیقه و غیره برخی ازکاربردهای صندوقچه های چوبی و سنتی در زندگی های چند دهه قبل بود.
اگر دهه شصتی باشید شاید در گذشته مشاهده کرده باشید که مردم قدیم از صندوقچه‌ های چوبی بیشتر از جنس راش نسبت ‌به جامعه امروزی، کاربرد و استفاده بیشتری داشتند.

تاریخچه صندوقچه چوبی

در گذشته های نه چندان دور کمدهای امروزی وجود نداشت که مردم برای نگهداری وسایل خود از آن استفاده کنند. آن ها معمولاً یک صندوقچه بسیار کوچک و قدیمی داشتند که اغلب با پارچه‌ های بسیار زیبا تزئین می شد. جالب است بدانید که ترمه یکی از رایج‌ ترین مدل های پارچه بودکه بر روی انواع صندوقچه‌ ها از آن استفاده می کردند. در قدیم همراه جهاز نوعروس ها یک صندوق چوبی با تزئینات روی آن با روکش حلبی نقاشی شده یا روکش مخملی فلزکوب نیز وجود داشت که سوار قاطر کرده و به منزل داماد می رفت.
امروزه و با گذشت زمان اجناس و وسایل قدیمی در بسیاری از اوقات به عنوان یک کالای دکوراتیو استفاده می شوند و ظاهر دکوراسیون کلاسیک خانه را زیباتر می کنند. برای مثال این روزها صندوقچه‌ های سنتی و قدیمی به ‌قدری پرطرفدار و محبوب شده اند که در بازار قیمت فروش بالایی دارند.

https://s30.picofile.com/file/8472046592/%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%82_%DA%86%D9%88%D8%A8%DB%8C.jpg

عکس: محمد ولی تکاسی(موزه میراث روستایی گیلان بهمن 1402)

ابولحسن صبا- برنامه  رادیو رامسر- شماره 47

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/38/%D8%B5%D8%A8%D8%A7_%D9%88_%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%82%DB%8C

استاد ابولحسن صبا و روح الله خالقی در کلاس درس

مصاحبه رادیو ایران با اقای ابولحسن صبا

منبع: ویکی پدیا

ابوالحسن صبا ردیف موسیقی ایران را ابتدا نزد میرزاعبدالله و پس از آن نزد درویش‌خان فرا گرفت. او را می‌توان یکی از برجسته‌ترین ردیف‌دانان موسیقی ایران دانست. با این‌حال وی موسیقی ردیف را تنها مدرک مستند موسیقی ایرانی نمی‌دانست و معتقد بود که می‌بایست از منابع شنیداری نیز بهره برد. او به‌طور ویژه بر دو منبع تأکید بیشتری داشت: یکی مجالس روضه‌خوانی و تعزیه و دیگری نغمه‌هایی که در میان مردمان نواحی مختلف ایران رواج دارد و به صورت سینه به سینه حفظ و به زمان ما رسیده‌است.

صبا معتقد بود که «تعزیه بوده‌است که موسیقی ما را حفظ کرده»، به همین سبب از روضه‌خوانی‌ها و مرثیه‌سرایی‌ها به راحتی نمی‌گذشت و برای ثبت گوشه‌ها به نقاط مختلف سفر می‌کرد. برای نمونه می‌توان به سفرِ صبا به اصفهان اشاره کرد. رضا کسایی (آوازخوان و برادر بزرگتر حسن کسائی. در این رابطه گفته‌است: «صبا برای ثبت گوشه‌ها تنها به شهر اصفهان قناعت نمی‌کرد… در خارج از شهر هم آرام و قرار نمی‌گرفتند. سراغ مداحان اهل بیت، تعزیه‌خوانان، نی‌زن‌ها، چوپان‌ها، ساززن‌ها و منبری‌های خوش‌خوان را می‌گرفتند…».

در فروردین ۱۳۰۶ ارکستر مدرسهٔ عالی موسیقی همراه با علینقی وزیری برای اجرای کنسرت به شهرهای رشت و بندر انزلی سفر کرد. مردم گیلان تحت تأثیر ویلن‌نوازی صبا، از وزیری خواستند تا یک مدرسهٔ موسیقی در رشت تأسیس کند. او نیز از این درخواست استقبال کرد و پس از مدتی مقدمات برپایی شعبهٔ مدرسهٔ عالی موسیقی در رشت را فراهم کرد.

نخستین فعالیت‌های حرفه‌ایِ ضبط شدهٔ ابوالحسن صبا در زمستان سال ۱۳۰۷،با ضبط آثاری از علینقی وزیری همراه با ارکستر مدرسهٔ عالی موسیقی آغاز شد که صبا در آن به عنوان کنسرت‌مایستر ارکستر حضور داشت.در سال ۱۳۰۸[ت] آثار دیگری از وزیری به همراه ارکستر مدرسهٔ عالی موسیقی ضبط شد. در این ضبط‌ها، صبا در فاصلهٔ بند اول و دوم سرود «ای وطن»، ساختهٔ وزیری با آواز روح‌انگیز و در روی دوم صفحه، قطعهٔ «زرد ملیجه» خود را با ویلن اجرا کرده‌است.

علینقی وزیری در ۱۸ اسفند سال ۱۳۰۸ حکم تأسیس و مدیریت مدرسهٔ صنایع ظریفه (شعبهٔ مدرسهٔ عالی موسیقی) در رشت را به ابوالحسن صبا ابلاغ کرد. صبا از تهران به رشت نقل مکان کرد و مدیریت این مدرسه را بر عهده گرفت. در این زمان ارکستر مدرسهٔ عالی موسیقی با حضور صبا و روح‌انگیز، کنسرت‌هایی را در گیلان به اجرا گذاشت. او به عنوان مدیر و مدرس موسیقی مدرسهٔ تازه تأسیس، در رشت ماند و در آنجا ضمن آموزش موسیقی، به روستاها و کوهپایه‌های شمال رفت و به جمع‌آوری آهنگ‌های محلی پرداخت و با نوازندگان و خوانندگان محلی آشنا شد و ضمنِ نت‌نویسی آثار آنان، از موسیقی گیلان در آثار خود نیز تأثیر گرفت.

صبا، برای جمع‌آوری و نت‌نگاریِ نغمه‌های محلی، گاه با اسب و قاطر از مسیرهای دشوار عبور می‌کرد تا به مناطقی همچون دیلمان و عمارلو برود. در عمارلو با یک نوازندهٔ محلی کمانچه به نام «فیض‌الله» آشنا شد. در آن زمان وسیلهٔ ضبط صدا و موسیقی در دسترس نبود به همین دلیل آنچه فیض‌الله می‌نواخت صبا به خطِ نت یادداشت می‌کرد.[۴۵] آثاری همچون «شرفشاهی»، «دیلمان»، «زرد ملیجه»، «درقفس»، «رقص چوبی»، «قاسم‌آبادی، «کوهستانی» و «امیری» (مازندرانی) یادگار این دوره از زندگی اوست که برخی از آنان در ردیف موسیقی ایرانی ماندگار شدند. صبا نخستین موسیقی‌دان ایرانی است که برای گردآوری، ثبت و اجرای موسیقی نواحی ایران تلاش کرد. او پس از ضبط این آثار، همچنان به فعالیت‌های خود در رشت ادامه داد اما به تدریج شرایط آب و هوایی و رطوبت گیلان به او نساخت و به بیماری روماتیسم مبتلا شد.

دریافت فیلم (ساز قانون+ تنبک)- آهنگ ساز ابولحسن صبا

زرد ملیجه

باکلان (لهجه گیلکی محلی رامسری: کوربیلی)

دریافت فیلم از باکلان

https://images.kojaro.com/2018/12/964dd347-cad6-4df8-8b78-5ef97edb7849-840x560.jpg

نام فارسی: باکلان

نام محلی: کوربیلی

نام علمی: Phalacrocorax carbo

باید از دستشان عصبانی باشیم؟ از سبک سری و حواس پرتی‌شان؟ از بس تُوی دنیای گیج و ویج خودشان می‌چرخند که تور ماهیگیرها را به آن بزرگی نمی‌بینند. پروازکنان و افسون شده سمت ماهی‌های گرفتارِ تور می‌روند و در چشم به‌هم زدنی لای تورها گرفتار می‌شوند. به همین سادگی و دل‌خراشی صدها «باکلان» در صیدگاه‌های گیلان کشته می‌شوند. گناه ماهیگیرها نیست، از بی‌پروایی باکلان‌هاست!

از راسته پلیکان سان ها و از تیره باکلان ها هستند که در نزدیکی سطح آب پرواز می کنند.

شمار باکلان‌های جهان به 40 گونه می‌رسد. در ایران ما چهار گونه‌ی آن‌ها شناخته شده است: باکلان‌های کوچک، بزرگ، گلوسیاه و مار گردن(در خوزستان). در افغانستان باکلان‌ها را «آزمند» می‌نامند. چرا آزمند؟ شاید به سبب همان بی‌پروایی‌شان در گرفتن طعمه باشد که آزمند (:طمع‌کار) نامیده می‌شوند.
باکلان‌ها آبزی هستند. از ویژگی آن‌ها منقار درازشان است. هر چه دُم باکلان‌ها بلند است، بال‌هایشان کوتاه ست. با این همه، پیکری بزرگ دارند. هر چند همه‌ی آن‌ها یک اندازه نیستند. باکلان‌های کوتوله 45 سانتی‌متر درازا دارند. این‌ها بومی ایران نیستند و در جایی دیگر باید سراغشان را گرفت. بالکان‌های بی‌پرواز هم هستند که صد سانتی‌متر درازای پیکرشان است و پنج کیلوگرم وزن دارند. بی‌پروازها را هم در ایران نمی‌توان یافت.

تغذیه آن از ماهی، سخت پوستان و دوزیستان است و در سواحل دریا، آبراهه ها، تالاب های ساحلی و آبهای داخلی زیستگاه دارد.

کوربیلی در فرهنگ منطقه رامسر با آوازهای گوش خراشش و زمان مهاجرت خود به سواحل دریای خزر در پاییز جایگاه ویژه ای دارد. صدای این پرنده در باور مردم منطقه نحس بوده و همچون آواز جغد(کورفو) مغموم است.

براساس آمار برآوردي حدود 10 تا 15 هزار بال پرنده باكلان در حاشيه خزر در مازندران در نزديكي تالاب ميانكاله اسكان دارند كه به دليل كمبود غذا در تالاب، ماهي خود را از خزر تامين مي كنند و نزدیک به چند هزار باکلان نیز در استان گیلان وجود دارند(سرشماری 1397).

منبع:

1- پرندگان تالابی خزر جنوبی. عنبرسور، عاطفه.1390. مؤسسه خدمات زیست محیطی خزر جنوبی.

2-پرندگان ایران (4). باکلان‌ها؛ تور ماهیگیران و مرگ‌های خاموش. خبرنگار نگار جمشیدنژاد. 1400.

قارچ (لهجه گیلکی رامسری: قوپو)

https://s31.picofile.com/file/8468628600/%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B3%DB%B1%DB%B0%DB%B0%DB%B6_%DB%B1%DB%B6%DB%B4%DB%B6%DB%B1%DB%B5.jpg

قوپو=قارچ های جنگلی(mushroom) در رامسر

منبع:http://forum.irantrack.com/thread40455.html

متخصصان معتقدند كه هیچ روشی برای تشخیص قارچ‌های خوراكی از سمی وجود ندارد، بنابراین بهترین راه آن است كه قارچ‌های مشكوك و ناآشنا مصرف نشوند و از قارچ‌های شناخته شده و پرورشی استفاده گردند.قارچ‌ها دو نوع سم‌دارند: سم سلولی و سم اعصاب. سم سلولی، سلو‌ل‌ها را تخریب می‌كند و ب اعث ضایعاتی در آنها می‌شود. سم اعصاب نیز اعصاب را فلج كرده، یا این كه باعث تحریك آنها می‌شود و در هر دو حالت، ضایعاتی را در دستگاه عصبی به وجود می‌آورد. قارچ پلنگی، قارچ شیطانی، قارچ قیفی نورافشان و قارچ شیردار، گروهی از قارچ‌های سمی هستند. قارچ‌های خانواده آمان تیاورنا بسیار خوشمزه بوده، 30-5 ساعت پس از مصرف، نشانه‌های مسمومیت را نشان می‌دهند. به همین علت، شستشوی معده در مداوا سودی ندارد.نشانه‌های مهم مسمومیت، با اسهال و شكم‌درد بروز می‌كند. پس از دو روز، شوك عارض و بر اثر تخریب كلیه، كبد و ماهیچه‌ی قلب، مرگ فرا می‌رسد. تنها دارویی كه موجب زنده نگه داشتن مسموم می‌شود، مصرف به موقع اسید تیوتیك است. انجام عمل دیالیز می‌تواند به كمك فرد مسموم بیاید. آمانیت‌های كشنده نه فقط در محلول آب و نمك و با شستشو در آب جوش، خوراكی نمی‌شوند، بلكه در حرارت 100 درجه سانتی‌گراد نیز سمیت خود را حفظ می‌كنند. بهترین راه تشخیص قارچ‌های سمی و خوراكی همانا به خاطر سپردن صفات ظاهری آنها است. چون آمانیت‌های كشنده همگی دارای وولوا هستند، بنابراین كسانی كه به خوردن قارچهای جنگلی عادت دارند، باید توجه داشته باشند كه اگر قارچ مورد نظر دارای وولوا است و در خوراكی بودنش كاملاً مطمئن نیستند، از خوردن آن صرف‌نظر كنند. در شناسایی قارچ‌های سمی با آن كه صفات ظاهری نقش بسیار مهمی دارند، اما برای شناسایی گونه‌های سمی، به ویژه آمانیت‌ها، از معرف‌های شیمیایی نیز استفاده می‌شود.قارچ‌های كه بوی زننده، طعم نامطبوع، گس یا تلخ و خاصیت تهوع‌آوری دارند، جزو قارچهای سمی شمرده می‌شوند. قارچ‌های نرم، یخ‌زده و آن‌هایی كه حاوی مقدار زیادی آب باران هستند نیز خوراكی نیستند.به طور كلی، قارچ‌های خوراكی دارای پایه گوشتی اگر قارچ‌های خوراكی روی هم انباشته شوند(به ویژه در هوای گرم)تجزیه شده، سمومی را تولید می‌كنند كه موجب بروز اختلالات فوق‌العاده شدیدی می‌گردند. بهتر است كه قارچ به فاصله 24 ساعت پس از جمع‌آوری مصرف شود كه این زمان بستگی به نوع قارچ و شرایط محیطی دارد و از بو آن، سالم یا ناسالم بودنش مشخص می‌شود. قارچ‌های خوراكی باید اثری از تجزیه و جسم خارجی، مانند كپك‌ها، كرم‌ها، لارو و حشرات، ذرات چوب، خاك و غیره، در خود نداشته باشند. قارچی كه روی آن كپك دیده میشود یا واجد بوی نامطبوع است فاسد یا در حال فاسد شدن است.در صورتی كه شستن قارچ لازم به نظر برسد، باید توجه داشت كه بیش از چند لحظه در آب نماند. نمونه خشك قارچ‌هایی كه در ماسه می‌رویند(مانند موریل‌ها) را اغلب با برس پاك می‌كنند و نمونه تازه آنها را با آب نمك یا مخلوط آب و سركه شستشو می‌دهند.اما كلاهك قارچ‌های سمی، زنگوله‌ای شكل بوده، ابتدا سفید است و به تدریج زرد كاهی متمامیل به قهوه‌ای می‌گردد. رفته رفته اطراف كلاهك شكاف خورده، رنگ قرمز آجری به خود می‌گیرد. این قارچ‌ها تا حدودی گوشتی بوده، اطراف آنها نازك و قطر كلاهك آنها ، آبدار، ضخیم و كوتاه هستند. بلندی پایه بین 6-2 سانتی‌متر متغیر است و قطر آن به 3-1 سانتی‌متر می‌رسد. رنگ پایه، سفید، كرم، زرد یا بنفش كم‌رنگ است. این قارچ‌ها دارای بوی مطبوع، كمی شبیه گوشت پخته شده یا مانند ترب هستند. زمان رویش آنها فصل بهار و پاییز روی تنه درختان جنگلی پهن‌برگ(به خصوص صنوبرها) به صورت تنها یا دسته جمعی است. آنها شبیه سقف‌های سفالی به حالت دایره‌وار روی هم قرار گرفته‌اند. كلاهك این گونه از قارچ‌های خوراكی، مسطح نیمه قیفی شكل و به رنگ صدفی سفید تا سفید متمایل به زرد، خاكستری، آبی یا قهوه‌ای است و قطر كلاهك آنها از 5 تا 15 سانتی‌متر متغیر می‌باشد.5-3 سانتی‌متر است. از بالا به پایین خط خط و خشك بوده، تیغه‌های زیر كلاهك، سفید، خاكستری رنگ یا زیتونی متمایل به قرمز است. پایه آنها سفیدرنگ و قطر پایه 2-8/0 سانتی‌متر می‌باشد.ابتدا كمی بوی میوه و در مراحل بعدی رشد، بوی توتون می‌دهند. این قارچ‌ها در ماه‌های تیر و مرداد، در جنگل درختان پهن‌برگ، چمنزارها و پارك‌ها به صورت جمعی دیده می‌شوند.قارچ‌هایی كه بوی گاز آشپزخانه، سیب‌زمینی خام، چغندر، ترشیدگی یا داروهای دارای مزه گس، ترش یا به شدت تلخ دارند، سمی و غیرخوراكی هستند و قارچ‌هایی كه خوش‌طعم، بی‌بو یا دارای بوی كم و مطبوع شبیه میوه‌ها، ماهی، صابون معطر، ترب با مزه ملایم تا شیرین، گوشت پخته شده یا مغز گردو هستند، همگی خوراكی‌اند. چگونه دریافت مجوز برای واحد پرورش قارچ

برای كسب اطلاعات لازم درباره چگونگی گرفتن مجوز برای واحد پرورش قارچ صدفی، بهترین كار آن است كه به قسمت باغبانی اداره جهاد كشاوری شهرستان خود(یا استان) مراجعه كنید، اما بد نیست پیش‌زمینه‌ای در پیرامون شرایط اخذ مجوز داشته باشید. برای گرفتن مجوز و وام، نخستین گام، انتخاب زمینی است كه برای احداث واحد نیاز دارید. این زمین، باید 200 متر با مناطق مسكونی اطراف فاصله داشته و تا شعاع 100 متری آن واحد مرغداری یا دامداری وجود نداشته باشد. زمین مورد نظر نباید در زمره اراضی كشاورزی یا باغی درجه یك بوده، استخر یا رودخانه‌ای در نزدیكی آن وجود داشته باشد. در چنین زمینی می‌توانید به ازای هر 600 متر مربع زمین، 100 متر مربع سالن پرورش احداث كنید.پس از پیدا كردن چنین زمینی، تقاضای خود را به قسمت باغبانی اداره جهاد كشاورزی شهرستان مربوط ارائه داده، در صورت موافقت اولیه آنها، اقدام به تهیه مدارك لازم نمایید. از جمله‌ی این مدارك، سند زمین یا سالن است كه در صورت اجاره‌ای بودن آنها، نیاز به اجاره‌نامه بلندمدت پنج‌ساله‌ی ثبت شده در یكی از دفترخانه‌های اسناد رسمی(لازم است اجاره‌نامه‌ی هفت ساله تنظیم شود تا زمان دو ساله‌ی تلف شونده در طی مراحل اجرایی نیز لحاظ گردد) است.

قارچ های جواهرده

در جواهرده و روستاهای اطراف آن قارچ های خوراکی که به شکل گنبدی و کرم رنگ هستند بیشتر در اردیبهشت ماه همزمان با زمان بارش های رگباری و ایجاد رعد و برق در بالای کوه وژک و مسیر کوهنوردی کوه سه برادر و سرخ تله رویش دارند. در بقیه اوقات سال اغلب قارچ های غیرخوراکی در مراتع و جنگل ها هستند و ساپروفیت(انگلی) هستند که بر روی تنه درختان و یا فضولات دامها و غیره رشد می کنند

استاد حسن رحیمیان

استاد حسن رحیمیان

محمدولی تکاسی

mwtokasi@yahoo.com

https://s27.picofile.com/file/8460823850/52724.jpg

اولین آشنایی تأثیرگذار من با آقای حسن رحیمیان این طور آغاز شد که نام برادر مرحوم خود محمد رضا را (که در اثر سانحه تصادف رانندگی در پاکدشت تهران جان خود را از دست داد) در انتهای جلد اول کتاب زبانزدهای رامسر مشاهده نمودم. وسوسه شدم با نویسنده کتاب نشستی داشته باشم و یکی از سی دی های تهیه شده توسط خودم که شامل عکس هایی از دیدنی های رامسر همراه با تعدادی از مقالات و مناظر طبیعی و بِکر زادگاهم بود را به او هدیه بدهم. ایشان با لبخندی برلب و روی گشاده، من را به منزل خود دعوت نمود و همین آشنایی سبب شد تا چند متن تهیه شده را جهت ویرایش علمی و ادبی به دست ایشان بسپارم.بعدها چند بار با ایشان تلفنی و یا حضوری راجع به کارهای فرهنگی­ ام کسب تکلیف کردم. با چاپ اولین کتاب علمی در زمینه تخصّصی رشته کشاورزی و ارسال آن به دبیر محترم نشریه سمن، نامه­ ای از طرف انجمن اهل قلم توسط آقای رحیمیان برایم فاکس شد که عضو انجمن شدم ولی تا بحال برای خالی نبودن عریضه حتی در یک جلسه آن هم از من دعوت نشد. شاید به دلیل بُعد مسافت محل زندگیم کرمان با شهرستان رامسر رعایت حالم می شد.

ایشان را مردی صبور و با ایده های جالب در زمینه عُمران و توسعه شهرمان دیدم لذا از یکی از طرحهای آینده ­ام مبنی بر احداث انجمنی جهت حمایت از دانش آموزان ممتاز ولی کم بضاعت روستاهای رامسر از مدرسه تا دانشگاه نظیر مؤسسه نیکوکاری امید کمال در استان کرمان را با فرمانداری رامسر و او در میان گذاشتم.

ایشان فقط یک جمله گفتند: از فردا یک جفت کفش آهنی بپوش و پیگیر کارهایت باش!.

هنوز یک جفت کفش آهنی پیدا نکردم تا بپوشم.

به وبلاگ زبانزدهای رامسر که جهت جمع ­آوری زبانزدهای گیلکی رامسر راه اندازی شده بود بیش از 600 زبانزد را که از زبان پدر، مادر و مادربزرگم شنیده بودم،ارسال کردم. احتمال می دهم در حد سن و سال من هم نبود که این همه زبانزد بلد باشم.جلد دوم زبانزدهای رامسر را از دست نویسنده آن هدیه گرفتم و برایم بسیار ارزشمند می نمود. متأسفانه جلد سوم زبانزدهای رامسر را هنگام بیماری ایشان از کتابفروشی خریدم و متوجه شدم چندین غلط املایی و چاپی در آن وجود دارد که در همان کتاب یادداشت نمودم. شاید در چاپ و انتشار آن کمی تَعجیل شده بود.

با خواندن کتاب خاطرات ایشان " پنجره ای رو به سوی دیروز" دریافتم که درست گفته ­اند:

"ارزش و قَدر هر کس بعد از مرگ او مشخص می¬شود".

او ستاره­ ای بود که در آسمان شهرمان درخشید و با صبوری و بردباری به مردم این دیار و کشورمان در عرصه فرهنگ و هنر خدمات ارزنده ­ای نمود که تا سالها مردم از این خدمات بهره مند هستند و خواهند بود.

https://s30.picofile.com/file/8469073592/%D8%A2%DA%AF%D9%87%DB%8C_%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF_%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg

*به نظر می رسد راه اندازی "بنیاد رحیمیان" جهت پیگیری تفکّر خلاقانه و کارهای نیمه تمام ایشان اگر زیاده خواهی تلقّی نشود می­تواند توسط خانواده آن مرحوم یا انجمن اهل قلم بسیار مناسب و شایسته شهر نمونه رامسر باشد. در هر سال همزمان با سالگرد تولد آن مرحوم نسبت به جمع آوری دوستداران میراث فرهنگی و اهل قلم رامسر اقدام شود و در مناسبت های گوناگون با اهدای جوایز به اعضای فعال در عرصه­ های اجتماعی، علمی و فرهنگی و نُخبه­ های شهرستان رامسر بپردازد. این دینی است که بر گردن تک تک همشریهای رامسری است که بر روی آینده علمی و فرهنگی شهرستان رامسر نیز تأثیرگذار خواهد بود.

پیشنهاد نصب آودنگ و پادنگ در میدان شهر رامسر توسط آقای حسن رحیمیان

دَنْگ، دستگاهی برای جداکردن پوسته برنج و غلاتی مانند گندم، جو و ارزن است، به کسی که پوسته غلات را با این دستگاه سنتی جدا می‌کند، دَنگی یا دنگ‌کوب و به این کار دنگ‌زدن هم می‌گویند.

دنگ بر دو نوع است نوعی از آن با فشار پا کار می‌کند که به آن پادنگ می‌گویند و نوعی دیگری نیز با فشار آب کار می‌کند که به آن آبدنگ می‌گویند.

آودنگ به کمک نیروی آب و پادنگ با بهره گیری از نیروی پا و فشار آب جهت تبدیل شلتوک به برنج سفید در کشاورزی سنتی مورد استفاده قرار می گرفت. این کار همراه با سر و صدای زیاد و تحمل مشکلات فراوان و زحمت زیادی توسط کشاورزان انجام می شد.

آبدنگسر روستایی است در دو کیلومتری شهر شیرگاه و از توابع شهرستان سوادکوه. این روستا حدود ۳۰۰ نفر جمعیت دارد.

به گفته پیشینیان در این روستا آبدنگ و پادنگ زیاد بوده و به این نام مشهور شده است.عمده مردمان این روستا کشاورزی می کنند. این روستا از شمال به روستای تپه سر و شهر قائمشهر؛ از جنوب به روستای چالی و شهر شیرگاه؛ از شرق به جنگل و از غرب به کلیج خیل منتهی می شود.

*تجدد و نوگرایی جمعیت شهرنشین که هنوز هم از طریق کشت و کار و زحمات کشاورزان روستاها تغذیه می شوند سبب از یادبردن گذشته درخشان و بی تکلف آنها شده است. نسل جوان-تحصیلکرده و جزء نگر ما در دوران پیشرفت سریع علوم و تکنولوژی های فزاینده دیگر نمی تواند مثل گذشتگان ما نظری نیز به پشت سر خود داشته باشد و از تجربیات آنها جهت استفاده بهینه از نعمات خدادادی همچون آب-باد و غیره با وسایل بسیار ابتدایی بهره گیری نماید. شناساندن این نوع بهره گیری ها از طبیعت می تواند منجر به آگاهی افراد خصوصا جوانان شده و در ابداع روشهای کارآتر و مناسب تر در شرایط فعلی کشورمان نیز سودمند باشد. در حال حاضر ماشین های شالی کوبی دچار فرسودگی شده و نیاز به تعمیرات اساسی و جایگزینی با دستگاههای جدیدتری دارند تا علاوه بر کاهش شکستگی دانه برنج(در گیلکی فورده می نامند) افزایش عملکرد در واحد زمان را نیز به همراه داشته باشند.

برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%A8%D8%AF%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%B1»

دریافت فیلم کار با پادنگ

سخنرانی استاد حسن رحیمیان

https://www.dalfak.com/w/34fhk/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86

https://www.aparat.com/v/4EMaA