چُلاویان تبرستان

محمد ولی تکاسی

mwtokasi@yahoo.com

 https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/5f/Chalav_Government.png

کیا افراسیاب چُلاوی سیاستمدار، شاعر، سپهسالارو فرمانروای طبرستانی از خاندان چلاویان بود. افراسیاب در ابتدا توسط حسن دوم، حاکم دودمان باوندیان، به مقام سپهسالاری رسید ولی مدتی بعد با به قتل رساندن او، حکومت چلاویان را تأسیس کرد و بین سال‌های ۷۵۰ تا ۷۶۰ هجری قمری حاکم طبرستان بود. پس از قتل اسپهبد باوندی، امیران و خان‌های جزء مازندران از هر سوی سربرآوردند و علیه کیا افراسیاب چلاوی موضع گرفتند. کیا افراسیاب برای سرپا نگهداشتن حکومتش به یکی از واعظان متنفذ به نام میرقوام‌الدین مرعشی، ملقب به میربزرگ، روی آورد و خود را از مریدان مسلک او معرفی کرده و سبک زندگی درویشان را برگزید. این اتحاد موجب شد طرفداران هر دوی آنان افزایش یابد و کیا افراسیاب با حمایت درویشان، رقبای خود را شکست دهد. اما پس از تثبیت قدرت، کیا افراسیاب تدریجاً از درویشان فاصله گرفت. از دلایل این جدایی رویکرد مساوات‌خواهانه در آئین درویشان و میربزرگ بود که کیا افراسیاب نمی‌توانست آن را تحمل کند. در این مسلک کیا افراسیاب و دیگر اشراف نسبت به دیگر درویشان برتری نداشتند و همه در یک سطح اجتماعی در نظر گرفته می‌شدند. از سویی بر حامیان قوام‌الدین مرعشی هر آن افزوده می‌شد و این کیا افراسیاب را به هراس افکند.کیا افراسیاب پس از مشورت‌هایی، تصمیم گرفت مناظره‌ای میان قوام‌الدین مرعشی و دیگر علمای دینی برقرار کند. در این مناظره برخی رفتارهای قوام‌الدین توسط دیگر علمای مسلمان محکوم شد ولی او قانع به شکست خود نگشت. بدین ترتیب با حکم علما، کیا افراسیاب قوام‌الدین را روانهٔ زندان کرد، ولی درویشان و حامیان قوام‌الدین به زندان هجوم بردند و او را آزاد کردند و به منطقهٔ دابو، زادگاه قوام‌الدین، رفتند. پس از مدتی کیا افراسیاب به بهانه‌ای حمله‌ای به سوی دابو ترتیب داد تا قوام‌الدین را مجدداً دستگیر کند ولی درویشان با ایجاد باتلاق بر سر راه لشکرکشی او و کمین کردن، سواره‌نظام چلاویان را با تیراندازی شکست دادند. در این نبرد که به نام جلالک مار پرچین مشهور شده‌است، کیا افراسیاب و چند تن از پسرانش کشته شدند و پس از آن شهر آمل به دست مرعشیان افتاد.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/14/Coin_of_Kiya_Afrasiyab.PNG/210px-Coin_of_Kiya_Afrasiyab.PNG

فرزندان کیا افراسیاب، پس از مرگ او، از طبرستان گریختند. اسکندر شیخی، یکی از این فرزندان وی، مدتی بعد توانست با کمک تیمور گورکانی به آمل برگردد و حکومت این شهر را تحت نظر تیموریان به کنترل خود درآورد؛ مرعشیان در آن هنگام به ماوراءالنهر تبعید شدند.

کیا افراسیاب در ادبیات مازندرانی نیز شاعری تأثیرگذار است. وی دارای اشعاری قابل توجه به این زبان است که بخشی از آن‌ها در کتاب ظهیرالدین مرعشیو بخشی دیگر به صورت الحاقی در میان اشعار اسکندرنامهباقی مانده‌است. همچنین سکه‌هایی از دوران حکومت کیا افراسیاب باقی مانده‌اند.

چلاویان تبرستان            

حاکم مازندران

سلطنت

۷۵۰تا ۷۶۰ هجری قمری
۱۳۴۹تا ۱۳۵۹ میلادی

پیشین

دودمان باوندیان

جانشین

دودمان مرعشیان

سپهسالار باوندیان

سلطنت

تا ۷۵۰ هجری

پیشین

پسران جمال احمد اجل

جانشین

نداشت

 

فرزند

۸پسر:سیف‌الدین، حسن، علی، محمد، حسین، سهراب، لهراسب و اسکندر

دودمان

چلاویان

مرگ

آمل، نبرد جلالک مار پرچین

دین و مذهب

اسلام

 

سید قوام‌الدین مرعشی

 ملقب به میربزرگ، از بزرگان سادات مرعشی و مؤسس دودمان مرعشیان تبرستان بود. وی از نوادگان شخصی به نام علی‌المرعش می‌باشد که شجره‌اش با چهار نسل به زین‌العابدین می‌رسد.

مشهد میربزرگ؛ آرامگاه قوام‌الدین در آمل

ایدئولوژی قیام وی، شیعه اثنی عشری بود که با الهام‌گیری از تعالیم مذهبی و سیاسی رهبران مذهبی سربداران توانست از آن به عنوان مکتبی برای قیام خود استفاده کند.

 قوام‌الدین مرعشی

 

 

مشهد میربزرگ؛ آرامگاه قوام‌الدین در آمل

دوران

۷۶۰تا ۷۸۴

لقب(ها)

رهبرمرعشیان

درگذشت

دارای اختلاف ثبت

محل درگذشت

بارفروش‌ده

پیش از

-

پس از

کمال‌الدین مرعشی

دودمان

مرعشیان

پدر

کمال‌الدین

فرزندان

کمال‌الدین، مرتضی، فخرالدین، علی آمل و...

دین

اسلام

 

نوشتار اصلی: منبع‌شناسی مرعشیان

از مهمترین منابع متقدم این دوره کتاب‌های تاریخ رویاناثر مولانا اولیاءالله آملی و تاریخ طبرستان و رویان و مازندراناثر ظهیرالدین مرعشی هستند. اولیاءالله از نویسندگان دربار باوندیان بود که پس از روی کار آمدن افراسیاب چلاوی و مرگ واپسین حاکم باوندی، به دربار پادوسپانیگریخت و اطلاعات او دارای اهمیت بسیاری است. ظهیرالدین که خود یکی از سادات مرعشی بوده، نیز با توجه به حضورش در مراتب قدرت، اطلاعات حائز اهمیتی را دربارهٔ خاندان خود به نگارش درآورده است. منابع معاصر دیگری همچون مطلع السعدیناثر عبدالرزاق سمرقندی، زبدة التواریخاثر حافظ ابرو، روضة الصفااثر میرخواندو تذکرةالشعرااثر دولتشاه سمرقندی نیز مطالبی دربارهٔ این دوره دارند. منابع متأخری نیز وجود دارند که غالباً بر اساس منابع متقدم نوشته شده‌اند؛ مانند مجمع التواریخ اثر میرزا عبدالخلیل مرعشی، تاریخ مازندران اثر ملا شیخ علی گیلانی، تاریخ جهان‌آرا اثر قاضی احمد غفاری و حبیب‌السیر اثر غیاث‌الدین خواندمیر.

رقیه بابازاده طلوتی در مقاله‌ای دیدگاه ظهیرالدین مرعشی نسبت به چلاویان را همراه با کینه و یک‌جانبه می‌داند و تفاوت فاحش شخصیت اسکندر چلاوی، فرزند کیاافراسیاب، در منابع تیموری با آنچه ظهیرالدین عنوان کرده‌است، را شاهدی بر این مسئله بیان می‌کند. از جمله منابع تیموری معاصر اسکندر چلاوی حافظ ابرو، یزدی، شامی، ابن عربشاه، خوافیو معینی نطنزیهستند. برخی همچون میرخواند و سمرقندی هم نیم قرن پس از او درباره‌اش مطالبی نوشته‌اند. وی دلیل این ذهنیت منفی ظهیرالدین را مسئول شناختن چلاوی‌ها در ساقط شدن حکومت هفت‌صد سالهٔ باوندیان، ایجاد هرج و مرج و نهایتاً هجوم تیمور به طبرستان می‌داند. در حالی که منابع تیموری قدرت‌طلبی، اختلاف مذهبی و دیپلماسی نادرست مرعشیان را مقصر می‌دانند.